۲۷ بهمن، ۱۳۹۰

مصاحبه پالتاکی چریک فدایی سابق با ولیعهد سابق

مطلب زیر کامنت رضا (یکی از کامنت گذاران بلاگ)به من است. با تشکر ازش. رزا

بنا به توصیه دوستی قدیمی چند روز پیش به (ایضا مدعی پادشاهی آینده)  گوش میدادم. در طول مصاحبه با نکاتی روبرو شدم که از مهمترین نکات مصاحبه یک چریک  با سرباز میهن است.

اولین نکته مهم  این مصاحبه تاریخی این بود که  اعلی حضرت  سخنان گهربارشان را به جای جمله تاریخی- میهنی "کورش آسوده بخواب که ما بیداریم" با جمله پالتکی- مجازی "اگر صدای من رو دارید یه دو بزنید"  شروع کرد. جل الخالق! ما که اصلا انتظار شنیدن این عبارت را از زبان شاه شاهان، بزرگ ارتش تاران پادشاه بزرگ ایران نداشتیم یک لحظه فکر کردیم این همون  رضا 90 خودمان است که دارند به جای رضا شاه کبیر دوم قالب میکنند. اما بعد که مطمعا شدیم که این رضا همان رضا شاه دوم خودمان است (البته شما بخوانید رضا شاه خودشان) بسیار اندوهگین شدیم که در این نمایش تاریخی میهنی فدایی نادم با  پادشاهی که خود را میخواند خادم حضور نداشتیم تا با تایپ یک عدد 1.5 ناقابل  دین خود را به میهن ادا کنیم .ما که اشراف زاده نیستیم که لیاقت 2 زدن در محضر پادشاه را دشته باشیم. برای ما عولم الناس همان 1.5 هم از سرمان زیاد است. البته به روایت بعضی از دوستان شرکت کننده،  هموطنان عزیز سلطنت طلب که در محضر رضا شاه دومشان آب از لب و لوچه مبارکشان جاری شده بود از هول حلیم در دیگ افتاده بودند و به جای 2، 3 میزدند.

نکته دوم با اهمیت در این مصاحبه این بود که اعلی حضرت در این مصاحبه مانند مصاحبه با سرکار بانو! مسیح علی نژاد همان کت شلوار خوش دوخت معروف مشکی که به گفته شخص اعلی حضرت برای اینجور صندلی ها دوخته نشده( به مصاحبه اعلی حضرت با مسیح خانم توجه کنید) را نپوشیده بودند( من نمیدانم هنگام مصاحبه اعلی حضرت با مسیح خانم چه نوع صندلی زیر ماتحت مبارک اعلی حضرت گذاشته بودند که کت شلوار ایشان احساس ناراحتی میکرد) بلکه رضا شاه دوم کبیر چون در خانه و پشت کامپیوتر مبارک نشسته بودند با  همان زیر شلواری مامان دوز، ببخشید فرح دوز، و یک کاسه "چس فیل" در بغل مشغول سخنرانی بودند(چس فیل همان پاپ کورن فرنگی است که در راستای  بازگشت پر شگوه به فرهنگ نیاکان و پالوده کردن زبان آبا و اجدادی از لغات تازی و بیگانه ایضا در این نوشته به کار رفته است)

نکته سومی که در این مصاحبه چشم نواز بود البته ربطی به اعلی حضرت نداشت. این نکته بر میگردد به چریک مصاحبه گیرنده فدایی خلق عزیز ما که اعلام کردند" امیدوارم که دوستانی که در رژیم گذشته آسیبهایی دیدند این کاراکتر و این خصوصیت رو- منظور کاراکتر و خصوصیات اعلی حضرت میباشند- جدی بگیرند." (البته ما همیشه پادشاهان را جدی میگیریم و آنها را یک دستی نمیگیریم، ناسلامتی شاه اند نه آفتابه.) و البته ایشان تاکید کردند"آرزو میکردم بابک جزنی فرزند بیژن جزنی هم این مطالب رو گوش میداد و واکنش نشون میداد"  البته ما متوجه نشدیم که این جناب کاشف فروتن سوسیال دموکراسی یعنی بابک خان  نماینده تام الختیار همه آسیب دیدکان رژیم شاه بود یا تنها آسیب دیده آن  یا منظور فدایی بزرگوار و بخشنده ما حکایت " به در میگن که دیوار بشنود" بود.

نکته با اهمیت چهارم در این مصاحبه تاریخی این بود که اعلی حضرت چند بار در حین سخنرانی دی سی شدند که ما در جا به شکوه و عظمت و در عین حال  فروتنی پادشاه بزرگ پی بردیم و متوجه شدیم که رضا شاه کبیر دوم ما در همدردی با مردم ایران از اینتر نت معروف به "اینتر نت دوزاری" استفاده میکنند.

نکته  با اهمیت پنجم البته یک ابهام بود که برای ما بوجود آمد. در چند مورد سخنان فدایی بزرگوار مصاحبه کننده قطع شد و اعلی حضرت شروع به سخنرانی کردند که ما متوجه نشدین این یک اشکال فنی در هنگام ضبط بوده یا نعوز بالله، نعوز بالله، زبانم لال، اعلی حضرت شاه شاهان، بزرگ ارتش تاران، پادشاه ایران "مایک کشیدند."

این پنج نکته از مهمترین نکات  مصاحبه تاریخی رفیق فدایی ما با پادشاه جوان بود. بقیه صحبتها هم مثل "حقوق زن"، "آزادی بی قید و شرط"، " رفاه اقتصادی مردم"، و... هم مشتی تعارفات معمل بود که همه احزاب مدعی قدرت از منتهی الیه چپ تا منتهی الیه راست به وفور در ادبیات خود استفاده میکنند. در پایان هم هر دو بزرگوار از مردم خواستند که در راه دست یابی به این هدف بزرگ -یعنی رهایی مام میهن- به پا خیزند و آنها را یاری کنند.بالام جان ! ما هم کلی مسرور شدیم که نقشمان در راه تحقق این امر بزرگ مشخص شد.مشدی عباد زن میخواد/خرجشو از من میخواد. 

 به افتخار این پیروزی تاریخی ما تصمیم گرفتیم که صفحه "آفتاب کاران جنگل" که از نیاکانمان به ارث رسیده بود را در  گرامافون گذاشته و به ترانه "کارگر برزگر من فدایی ام" گوش بسپاریم. اما نمیدانیم به علت کهولت سن گرامافون بود یا سرودمان که سوزن گرامافون گیر کرده و صفحه مرتب تکرار میکرد " کارگر برزگر من دیریم دیریم

سال ۱۳۵۴  به رگباربستن ۹ زندانی ( بیژن جزنی ، مصطفی جوان خوشدل، کاظم ذوالانوار ، حسن ضیاظریفی، احمد جلیلی افشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپان‌زاده، عباس سورکی. ) توسط ساواک (در تپه های اوین)
حشمت رئیسی

گفتگوی حشمت رئیسی با رضا پهلوی در پالتاک لینک یوتیوب
گفتگوی رضا پهلوی با حشمت رئیسی در اتاق انجمن سخن
گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با حشمت رئیسی در اتاق انجمن سخن پالتاک با حضور بیش از ۵۰۰ نفر از همیهنان در جلسه, جمعه ۲۳ دی‌ ماه ۱۳۹۰
پارس دیلی نیوز:گروهی از جوانان فعال و آزادیخواه در اینترنت با ابتکار عمل خود گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی در پالتالک با آقای حشمت رئیسی را بصورت نوشتاری برای هم میهنان درون ایران که بدلیل سانسور رژیم جمهوری اسلامی مشکل دیدن فیلم های یوتیوب را دارند تهیه کردند متن کامل این  گفتگوی شاهزاده رضا پهلوی در پالتالک باآقای حشمت رئیسی را بصورت نوشتاری- لینک یوتیوب شاهزاده رضا پهلوی نیز در زیر می آید .
RezaPahlavi am 14.01.2012-  125 Minگفتگوی شاهزاده رضا پهلوی با حشمت رئیسی در اتاق انجمن سخن پالتاک با حضور بیش از ۵۰۰ نفر از همیهنان در جلسه, جمعه ۲۳ دی‌ ماه ۱۳۹۰
لینک یوتیوب

رزا: الان در گوگل یافتم،حشمت رئیسی یکی از سه کاندید سازمان چریکهای فدایی ایران در مجلس اسلامی 1358 بود. دو کاندید دیگر رقیه دانشگری و مصطفی مدنی بودند. هر سه نفر گویا به طیف اکثریت پیوستند. البته ویژگی حشمت رئیسی سابقه بیش از ده سال در پالتاک و اتاق چت فارسی زبانان است. نامش در خاطره من (البته اگر همان رئیسی باشد) بر سر سوء قصد به جانش در کانون فرهنگی ایرانیان خارج مانده. آنوقتها در پالتاک اعلام کرد که گویا هواداران فرخ نگهدار دست و پایش و دهانش را بستند و رویش بنزین ریختند و قصد ترساندنش را داشتند، و گویا حتی از آتش هم سوخته بود و واقعه را به پلیس هم شکایت برد. دلیل درگیری اش را خودش گفت: چون روابط مالی فرخ نگهدار را با رژیم اسلامی در پالتاک افشا کرده. البته هر چی گشتم نتوانستم در گوگل کمپین حمایت ازش را که در همان وقتها گذاشتیم، پیدا کنم. و اطلاعاتم از حافظه است. اگر دوستان جور دیگری به یاد دارند، و یا این شخص دیگری است، در کامنت برایم بنویسند. ممنون میشوم.

هیچ نظری موجود نیست: