۲۰ فروردین، ۱۳۹۱

اخبار، فیلمها و گزارش+ مقاله خواندنی بهار 2012

کلیپ موزیک از اعتراضات شهروندان علیه اختلاس و سیاستمداران مافیایی در اسلواکی. این اعتراضات از ژانویه شروع شد و تا 9 مارس همچنان ادامه داره. ممنون از آرت برای شر کردن کلیپ
برای خواندن و یا دیدن ویدئو ها روی تیتر آن کلیک کنیم.
Protesters attend an anti corruption demonstration in Bratislava, Slovakia, Friday, March 9, 2012. Hundreds of Slovaks are protesting in the capital to demand that top politicians accused of corruption step down. Slovakia is holding early general elections on Saturday, March 10, 2012.
فیلم تکاندهنده گریه های یک ذوب شده

آلترناتیوِ بازتولیدفرهنگی استبداد شرقی و تقویم برهنگی ها / عباس منصوران

بی بی سی : چند ساعت بعد از خودکشی يک مستمري‌بگير بازنشسته در مقابل ساختمان پارلمان يونان در آتن، پايتخت اين کشور، تظاهرکنندگان با نيروهای پليس ضدشورش درگير شده‌اند.

فردی که خودکشی کرده است، مرد ۷۷ ساله‌ای بود که صبح روز چهارشنبه، چهارم آوريل (۱۶ فروردين)، در يکی از شلوغ‌ترين ميدان‌های شهر (ميدان قانون اساسی آتن) خود را با شليک گلوله کشت.

رسانه‌های يونان گزارش داده‌اند که اين مرد يادداشتی به جا گذاشته است که در آن دولت را متهم مي‌کند حقوق بازنشستگی او را به حدی کاهش داده است که در عمل هيچ پولی دريافت نمي‌کند.  به دنبال اين حادثه، صدها تظاهرکننده عصر روز چهارشنبه در اين ميدان که مقابل ساختمان پارلمان يونان است، جمع شدند.
full story here
 
 
شیرکو معارفی زندانی بانه‌ای محکوم به اعدام در زندان مرکزی سقز از روز چهارشنبه شانزدهم فروردین ماه سال جاری، دست به اعتصاب زده است. این زندانی ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: "از امروز در اعتراض به وضعیت نامعلوم و نامشخص خود در زندان دست به اعتصاب زده و این اقدام را طی نامه‌ای به دادستان و مسئولین زندان اعلام نموده‌ام." گفته می‌شود که آقای معارفی پس از اعلام اعتصاب به سوئیت انفرادی زندان مرکزی سقز منتقل شد. یادآور می‌گردد شیرکو معارفی اهل بانه، حدود سه سال پیش بازداشت و به اتهام محاربه توسط دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اعدام محکوم شد که رای صادره در دادگاه تجدید نظر و علیرغم اعتراض وکلای معارفی و ارسال به دیوانعالی کشور مجدداً تأیید گردید.
تسخیر و شعار نویسی در داخل سفارت ایران در کشور دانمارک توسط سه ایرانی‌ دلیر و سپس دستگیری شدنشان توسط پلیس دانمارک از جمله خبر نگار خبرنامه ملی‌ ایرانیان - دیروز سه‌شنبه ۸ فروردین
 سالگرده کشتاره اکراده بیگناه عراقی توسط سازمان مجاهدین- فیلم طولانی به زبان کردی و فارسی
سرکوب کردها به زبان مسعود رجوی- بغض خاک
آقای مسعود بارزانی رئیس جمهور کردستان عراق ، کورد کشی و اراجیفی از این دست را مردود دانسته و تأکید کردند این اراجیف ساخته وزارت بدنام اطلاعات آخوندی میباشد!
قرارگاه اشرف: نکته های ناگفته- فیلم حسن داعی  اسناد داخلی نایاک، بیانگر تلاش های 8 ساله تریتا پارسی و بخشی از وزارت خارجه آمریکا برای حفظ مجاهدین در لیست تروریستی، بستن قرار گاه اشرف و دستگیری رهبران این سازمان است. از سال 2008 و شروع مذاکرات پنهان بین تیم اوباما با نمایندگان رژیم ایران، تلاش برای بستن قرارگاه اشرف و حل مسئله بگونه ایکه در جهت خواسته های رژیم ایران باشد افزایش یافت. هدف آمریکا نشان دادن حسن نیت به جمهوری اسلامی و فراهم آوردن زمینه های سازش بین دو کشور بود
برای خواندن در قسمت زبانها ویندوز عربی را انتخاب کنیم.
شما در يک جا گفته بوديد که با آقای ابوالقاسم طالبی دوستی خانوادگی داشتيد.

بله، چندين سال.

نمی خواهيد درباره ی ايشان صحبت کنيد؟

خير.
……….
اخيراً هم آقای طالبی در مصاحبه با خانم مسيح علی نژاد به شما پرداخته بود. هم به شما هم به آقای جعفرپناهی.

چه ايرادی دارد؟

شما می دانستيد آقای طالبی عضو اداره ی اطلاعات اصفهان بوده ؟
…………
آقای طالبی شروع کرد به تشريحِ نحوه ی کشته شدن شاپوربختيار از قول همان "يکی ازبچه ها": پسرِ بختيار که رييس پليس پاريس بود همه جور امنيت را برای پدرش فراهم کرده بود. درخانه ای که دواتاق داشت دردوطبقه. يک اتاق پايين يک اتاق بالا. برای پدرش يک تيم دوسه نفره ی محافظ گماشته بود که درطبقه ی هم کفِ خانه ساکن بودند. درطبقه ی بالا خود بختيار اقامت داشت. بختيار با ضربه های نوک عصا که به کفِ چوبی اتاق می زد افراد تيم يا خدمتکاران را خبرمی کرد. اگرچای می خواست يک ضربه. پيغامی اگرداشت دوضربه. مشورتی اگرمی خواست بکند يا جايی اگر می خواست برود سه ضربه. ما اين اطلاعات را طی دوسه جلسه که درلباس سه عرب (سعودی يا عراقی) به ديدنش رفتيم و با اواعلام همکاری کرديم بدست آورديم.

در ديدار آخر، يکی ازبچه ها به بهانه ای به بختيارنزديک شد وناگهان اورا که سبک بود از زمين بلند کرد تا با ضربه های نوک عصا تيم حفاظت را خبرنکند. يکی هم بلافاصله جلوی دهانش را گرفت و من هم با ضربات پی درپی چاقو دست بکارشدم و سلاخی اش کردم. از نفس که افتاد، آرام نشانديمش روی مبل و با صدای بلند از او تشکر کرديم و ازخانه بيرون زديم. تيم حفاظت نيم ساعت بعد ازخروج ما متوجه می شود که ازبالا صدايی نمی آيد. مشکوک می شوند. بالا که می روند متوجه قضايا می شوند
."
این کوه ها سربلندند
چکمه های خونین به کوه های سربلند راهی ندارند
آهوهای این کوه رام غریبه ها نمی شوند
انسان دست بسته، انسان اسیر
در عصرهای غمگین نمی گرید، نمی خندد

هیچ نظری موجود نیست: