فیلم مراسم چهلم ستار بهشتی
بنا بر این گزارش اصغر بهشتی برادر ستار بهشتی در
لحظه ای که قصد دعوت چند تن از شرکت کنندگان به خانه ی خواهر ستار را داشت توسط
نیروهای امنیتی بازداشت شد و تا دو ساعت را در بازداشت نیروهای امنیتی گذراند.
یکباره لباس شخصی هایی که از ابتدا در مراسم بودند به سمت ماشینی
که برادر کوچکتر ستار، رحیم در آن
بود رفتند در ماشین را باز کردند و رحیم را بیرون کشیدند .به رحیم
گفتند که از اطلاعات هستیم / در حالی که بعدا مشخص شد پلیس امنیت رباط کریم
بودند/ به رحیم گفتند باید با ما بیایی .
حتی در حالی که می توانستند سریع رحیم را سوار خودرویشان که دقیقا کنار ماشین حامل رحیم بود، بکنند، اما رحیم را جلوی در امامزاده بردند تا تمام خانواده اش متوجه شوند که رحیم را بازداشت کردند .آن ها عامدانه به مراسمی که در سکوت برگزار و تمام شده بود، حمله کردند.
خانواده را از درون خودرو بیرون کشیدند و زدند.چرا؟
به گزارش خبرنگار بازتاب صبا آذرپیک، روایت مراسم دیروز ستاربهشتی
اینگونه رقم خورد: به مراسمی که با آرامش تمام شده بود، چرا حمله کردند؟
در حالی که مراسم از ساعت 3 شروع شد، تا ساعت 4 همه چیز در ارامش کامل بود. نه شعاری داده شد نه توهینی به کلیت نظام بود. یک خانواده به ساده ترین شیوه داغ داری عزیزشان را کردند. به هیچ وجه نه شعاری داده شد نه رفتاری بجز عزاداری ساده ؛ حتی تعداد افرادی که از تهران آمده بودند بسیار کم بود و جمعیت زیادی ، بالای 60 نفر جمع نشده بودند ؛ اکثریت بومی های منطقه و فامیل و دوستان ستار بودند .
ساعت 4 خبرهایی رسید که مامورهایی که از ابتدای مراسم هستند دارند حرکت های خاصی می کنند . خواهر ستار گفت که نمی خوام اتفاقی برای کسی بیفتد ؛ مراسم را تمام می کنم . اعلام پایان مراسم شد. همه رفتند . خواهر و برادر ستار کنار مزار ایستادند تا تمام مهمان ها بروند و برای شان اتفاقی نیفتد.
خواهر و برادرهای ستار در دو ماشین پراکنده شدند تا به سمت خانه ستار بروند. به یکباره لباس شخصی هایی که از ابتدا در مراسم بودند به سمت ماشینی که برادر کوچکتر ستار، رحیم در آن بود رفتند در ماشین را باز کردند و رحیم را بیرون کشیدند .به رحیم گفتند که از اطلاعات هستیم / در
حالی که بعدا مشخص شد پلیس امنیت رباط کریم بودند/ به رحیم گفتند باید با ما بیایی . حتی در حالی که می توانستند سریع رحیم را سوار خودرویشان که دقیقا کنار ماشین حامل رحیم بود، بکنند، اما رحیم را جلوی در امامزاده بدند تا تمام خانواده اش متوجه شوند که رحیم را بازداشت کردند .
به عبارتی نیروی انتظامی رسما و از قصد می خواست که مراسم ستار که با آرامش کامل برگزار شده بود، به تنش کشیده شود و امنیتی شود. نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده بود حمله کرد. به شهادت م اگر حتی 2 دققیه دیرتر به سمت خودروهای حامل خانواده ستار می رفتند، همه خانواده محل را ترک کرده بودند.
برادر بزرگ ستار و مادر و خواهر ستار که دیدند رحیم را گرفتند و کشان کشان می برند به کمک رحیم رفتند . رحیم را روی زمین انداخته بودند یک پایش را گرفته و روی زمین می کشیدند. آن طرف تر خواهر و مادر ستار را کتک می زدند و نمی گذاشتند به کمک رحیم برود. نیروی انتظامی به بدترین شیوه
برخورد می کرد . با مشت به تخت سینه خواهر ستار می کوبیدند. سحر با ناسزای ناموسی هل دادند. مادر ستار را پرت می کردند تا به ماشین نیروی انتظامی نزدیک نشود. سحر تنها یک جمله می گفت : هر چیزی که دادستانی گفت گوش دادیم؛ پس چرا جمله کردید؟ برادر من که ساکت بود چرا حمله کردید ؟ ما که مسجد نگرفتیم پس چرا حمله کردید ؟ ما که رفته بودیم؛ چرا حمله کردید؟
اقای احمدی مقدم از سر سحر السادات بهشتی روسری کشیدند. خواهر ستار فریاد می زد مردم ببینید از سر یک سادات حجاب کندند ؛ کوفه را به یاد بیاورید.
یک پیرمرد به کمک مان آمد تا با ارشد نیروی انتظامی ضحبت کنیم. تا شاید راضی به پس دادن رحیم که داخل یک تویتا شده بود ، بشوند. پیرمرد را هم هل دادند و انداختند داخل تویتا . به رئیس لباس شخصی ها گفتم باید کارتت را نشان بدهی . گفتم از کجا معلوم شما برادر باشید ؟ کارتش را نشان داد و تنها توانستم واژه پلیس امنیت را ببینم .
در حالی که از ابتدای حمله می گفتند ما از اطلاعاتیم .
در نهایت رحیم را بعد از کتک زدن خانواده ، که منجر به زخمی شدن بدن مادر ستار از ناحیه زانو و دستان شده بود ، از داخل ماشین بیرون انداختند و در حالی که آن پیرمرد که داد می زد من احمد تقوی هستم را داخل آن تویوتا بردند. پیرمرد مو سفیدی که هنوز از سرنوشت او بی خبریم .
به مادر ستار در حالی که پرتش می کردند ، گقتندگمشو پیرزن عوضی. به پای پیرزن 70 ساله لگذ می زدند . مادر درمانده داغ داری که پوکی استخوان دارد امروز از مردان شما کتک خورد. دیروز پرستارش را کشتند. امروز خودش را کتک زدند. اقای سردار به خاطر ازدحام جمعیت و ایستادن مادر ستار جلوی ماشین نیروی انتطامی بیرون انداختند اما آن پیرمردرا بردند . پیرمرد گفت من
احمد تقوی هستم به خانواده ام خبر دهید و هنوز مشخص نیست او ازاد شده یا نه .
اما برادر بزرگ ستار که همان ابتدا به کمک امده بود را بدون اینکه خانواده متوجه شوند سوار 206 نقره ای کردند و بردند. برادر بزرگ ستار اصغر می گوید مرا پلیس امنیت بردند . به ان ها گفتم شما این کار را کردید تا فضا امنیتی شود و بهانه گیر بیاورید تا دادگاه ستار را عقب بیاندازید.
شما از اینکه مامور خاطی فتا دستگیر شده و قرار است محاکمه شود ناراحتید و در حالی که دادستانی تهران دارد کار را جلو می برد و اجازه مراسم داده بود شما حمله کردید تا فضا امنیتی شود و دادگاه ماموران فتا برگزار نشود. برادر ستار را بعد از گرفتن تعهد ، از پلیس امنیت ازاد کردند .
آنچه در مراسم امروز به شدت مشهود بود حمله نیروی انتظامی رباط کریم بدون داشتن یک برگه حکم و حتی بدون داشتن بهانه و تازه در زمانی بود که مراسم به ارامی تمام شده بود.
آقای احمدی مقدم باید جواب دهید چرا نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده و خانواده داغ دار با تمام رعایت چارچوب ها یک ساعت عزاداری کردند و مراسم را تمام کردند و سوار خودروهایشان شدند ، این طور حمله میکند و با کتک زدن مادر و خواهر ستار و دستگیری یک برادر دیگر ، فضا را به شدت ملتهب و آشوب زده کند ؟
آقای احمدی مقدم امروز نیروهای تحت امر شما ، مراسم چهلم یک سید ، سید ستار بهشتی ، را پس از پایان مراسم به آشوب کشیدند .
سردار احمدی مقدم اگر خدایی را باور دارید دو دادگاه باید برگزار شود دادگاه قاتلان ستار ؛ دادگاه حمله کنندگان به مراسم ارام و تمام شده چهلم ستار . باید جواب دهید چرا عامدانه به مراسم تمام شده حمله کردید؟
باز هم می گویم نیروی انتظامی عامدانه مراسم را به هم زد تا جو امنیتی شود و بهانه ای پیدا کند و به دادستانی بگویند ببینید این ها چه کردند ،
پس دادگاه را برگزار نکنید؛ هیچ چیز برای ان ها بهتر از این نبود که یک درگیری ساختگی راه بیاندازند تا بعد بروند بولتن درست کنند و بگویند دیدید که این ها چه طور شلوغ کردند ؟ و دلیل بیاورند تا دادگاه بازجوی خطاکار برگزار نشود. / نیروی انتظامی برای نجات دادن بازجوهای متخلفش امروز عامدانه سبب آشوب شد
حتی به دورغ در ابتدای کار می گفتند ما از وزارت اطلاعات هستیم
بوالله تنها بودیم . تک بودیم . هیچ کس نبود . کسی که نیامده بود. ان چند نفر هم امده بودند با انتهای مراسم رفته بودند. جلوی چشم من برادر ستار از داخل ماشین بیرون کشیدند . من مدام می پرسم چرا ؟ چرا باید به مراسم تمام شده حمله می کردند؟
مادر، خانواده ی و نزدیکان ستار بهشتی در
مراسم چهلم این فرزند دلیر ایران . مادر ستار میگوید افتخار من ستار بهشتی است.
شکنجه گر او گفت: میخندید ما او را میزدیم . ....
فیلم / سخنان شجاعانهٔ هم محلی ستار بهشتی درباره او در مراسم چهلم وی /
گفتگوی مادر سعید زینالی با مادر ستار
بهشتی
سعید زینالی پس از درگیری های کوی
دانشگاه تهران در تیر78 در منزل شخصی بازداشت شد و تا کنون خبری از وی در دست نیست. مراسم چهلم ستار بهشتی (امام زاده محمد
تقی رباط کریم) همکاران قاتلان ستار بهشتی نگذاشتند
مراسم یادبود او با آرامش تمام شود
عکس از پای مجروح مادر ستار
صبا آذرپیک روزنامه نگار ؛ در شرح کامل حمله نیروی انتظامی به
مراسم چهلم ستار بهشتی می نویسد :آقای سردار احمدی مقدم ، از نیروهای تحت امرتان بپرسید چرا نیروی
انتظامی عامدانه به مراسم چهلم ستار بهشتی در حالی که با آرامش تمام شده بود، حمله
کرد؟در حالی که مراسم از ساعت ۳ شروع شد، تا
ساعت ۴ همه چیز در ارامش کامل بود. نه شعاری داده شد نه توهینی به کلی ت نظام بود.
یک خانواده به ساده ترین شیوه داغ داری عزیزشان را کردند. به هیچ وجه نه شعاری
داده شد نه رفتاری بجز عزاداری ساده ؛ حتی تعداد افرادی که از تهران اومده بودند
بسیار کم بود و جمعیت زیادی هم بالای ۶۰ نفر جمع نشده بودند که اکثریت بومی های
منطقه و فامیل و دوستان ستار بودند . ساعت ۴ خبرهایی رسید که مامورهایی که از
ابتدای مراسم هستند دارند حرکت های خاصی می کنند . خواهر ستار گفت که نمی خوام
اتفاقی برای کسی بیفته ؛ مراسم را تمام می کنم . اعلام پایان مراسم شد. همه رفتند
. خواهر و برادر ستار کنار مزار ایستادند تا تمام مهمان ها بروند و برای شان
اتفاقی نیفتد.
خواهر و برادرهای ستار در دو ماشین پراکنده شدند تا به سمت خانه ستار بروند. به
یکباره لباس شخصی هایی که از ابتدا در مراسم بودند به سمت ماشینی که برادر کوچکتر
ستار، رحیم در آن بود رفتند در ماشین را باز کردند و رحیم را بیرون کشیدند به رحیم
گفتند که از اطلاعات هستیم / در حالی که بعدا مشخص شد پلیس امنیت رباط کریم بودند/
به رحیم گفتند باید با ما بیایی . حتی در حالی که می توانستند سریع رحیم را سوار
خودرویشان که دقیقا کنار ماشین رحیم بود، بکنند، رحیم را جلوی در امامزاده بدند تا
تمام خانواده اش متوجه شوند که رحیم را بازداشت کردند .
به عبارتی نیروی انتظامی رسما و از قصد می خواست که مراسم ستار که با آرامش کامل برگزار شده بود، به تنش کشیده شود و امنیتی شود. نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده بود حمله کرد. به شهادت م اگر حتی ۲ دققیه دیرتر به سمت خودروهای خانواده ستار می رفتند، همه خانواده محل را ترک کرده بودند.
برادر بزرگ ستار و مادر و خواهر ستار که دیدند رحیم را گرفتند و کشان کشان می برند به کمک رحیم رفتند . رحیم را روی زمین انداخته بودند یک پایش را گرفته و روی زمین می کشیدندخواهر و مادر ستار را کتک زدند. نیروی انتظامی به بدترین شیوه برخورد می کرد . با مشت به تخت سینه خواهر ستار می کوبیدند. سحر با ناسزای ناموسی هل دادند. مادر ستار را پرت می کردند تا به ماشین نیروی انتظامی نزدیک نشود. سحر تنها یک جمله می گفت : هر چیزی که دادستانی گفت گوش دادیم؛ پس چرا جمله کردید؟ برادر من که ساکت بود چرا حمله کردید ؟ ما که مسجد نگرفتیم پس چرا حمله کردید ؟ ما که رفته بودیم؛ چرا حمله کردید؟
اقای احمدی مقدم از سر سحر السادات بهشتی روسری کشیدند. خواهر ستار فریاد می زد مردم ببینید از سر یک سادات حجاب کندند ؛ کوفه را به یاد بیاورید.
یک پیرمرد به کمک مان امد تا با ارشد نیروی انتظامی ضحبت کنیم تا راضی به پس دادن رحیم که داخل یک تویتا شده بود ، بشوند. پیرمرد را هم هل دادند و انداختند داخل تویتا . به رئیس لباس شخصی ها گفتم باید کارتت را نشان بدهی . گفتم از کجا معلوم شما برادر باشید ؟ کارتش را نشان داد و تنها توانستم واژه پلیس امنیت را ببینم .
در حالی که از ابتدای حمله می گفتند ما از اطلاعاتیم .
در نهایت رحیم را بعد از کتک زدن خانواده ، که منجر به زخمی شدن بدن مادر ستار از ناحیه زانو و دستان شده بود . به مادر ستار در حالی که پرتش می کردند ، گقتندگمشو پیرزن عوضی. به پای پیرزن ۷۰ ساله لگذ می زدند . مادر درمانده داغ داری که پوکی استخوان دارد امروز از مردان شما کتک خورد. دیروز پرستارش را کشتند. امروز خودش را کتک زدند. اقای سردار
به خاطر ازدحام جمعیت و ایستادن مادر ستار جلوی ماشین نیروی انتطامی بیرون انداختند اما آن پیرمردرا بردند . پیرمرد گفت من احمد تقوی هستم به خانواده ام خبر دهید و هنوز مشخص نیست او ازاد شده یا نه .
اما برادر بزرگ ستار که همان ابتدا به کمک امده بود را بدون اینکه خانواده متوجه شوند سوار ۲۰۶ نقره ای کردند و بردند. برادر بزرگ ستار اصغر می گوید مرا پلیس امنیت بردند . به ان ها گفتم شما این کار را کردید تا فضا امنیتی شود و بهانه گیر بیاورید تا دادگاه ستار را عقب بیاندازید. شما از اینکه مامور خاطی فتا دستگیر شده و قرار است محاکمه شود ناراحتید و در حالی که دادستانی تهران دارد کار را جلو می برد و اجازه مراسم داده بود شما حمله کردید تا فضا امنیتی شود و دادگاه ماموران فتا برگزار نشود.
برادر ستار را بعد از گرفتن تعهد ، از پلیس امنیت ازاد کردند .
آنچه در مراسم امروز به شدت مشهود بود جمله نیروی انتظامی رباط کریم بدون داشتن یک برگه حکم و حتی بدون داشتن بهانه و تازه در زمانی بود که مراسم به ارامی تمام شده بود.
آقای احمدی مقدم لطفا جواب دهید چرا نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده و خانواده داع دار با تمام رعایت چارچوب ها یک ساعت عزاداری کردند و مراسم را تمام کردند و سوار خودروهایشان شدند ، باید این طور حمله کند و با کتک زدن مادر و خواهر ستار و دستگیری یک برادر دیگر ، فضا را به شدت ملتهب و آشوب زده کند ؟
آقای احمدی مقدم امروز نیروهای تحت امر شما ، مراسم چهلم یک سید ، سید ستار بهشتی ، را پس از پایان مراسم به آشوب کشیدند .
سردار احمدی مقدم اگر خدایی را باور دارید دو دادگاه باید برگزار شود دادگاه قاتلان ستار ؛ دادگاه حمله کنندگان به مراسم ارام و تمام شده چهلم ستار . باید جواب دهید چرا عامدانه به مراسم تمام شده حمله کردید؟
باز هم می گویم نیروی انتظامی عامدانه مراسم را به هم زد تا جو امنیتی شود و بهانه ای پیدا کند و به دادستانی بگویند ببینید این ها چه کردند ، پس دادگاه را برگزار نکنید / نیروی انتظامی برای نجات دادن بازجوهای متخلفش امروز عامدانه سبب آشوب شد
به عبارتی نیروی انتظامی رسما و از قصد می خواست که مراسم ستار که با آرامش کامل برگزار شده بود، به تنش کشیده شود و امنیتی شود. نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده بود حمله کرد. به شهادت م اگر حتی ۲ دققیه دیرتر به سمت خودروهای خانواده ستار می رفتند، همه خانواده محل را ترک کرده بودند.
برادر بزرگ ستار و مادر و خواهر ستار که دیدند رحیم را گرفتند و کشان کشان می برند به کمک رحیم رفتند . رحیم را روی زمین انداخته بودند یک پایش را گرفته و روی زمین می کشیدندخواهر و مادر ستار را کتک زدند. نیروی انتظامی به بدترین شیوه برخورد می کرد . با مشت به تخت سینه خواهر ستار می کوبیدند. سحر با ناسزای ناموسی هل دادند. مادر ستار را پرت می کردند تا به ماشین نیروی انتظامی نزدیک نشود. سحر تنها یک جمله می گفت : هر چیزی که دادستانی گفت گوش دادیم؛ پس چرا جمله کردید؟ برادر من که ساکت بود چرا حمله کردید ؟ ما که مسجد نگرفتیم پس چرا حمله کردید ؟ ما که رفته بودیم؛ چرا حمله کردید؟
اقای احمدی مقدم از سر سحر السادات بهشتی روسری کشیدند. خواهر ستار فریاد می زد مردم ببینید از سر یک سادات حجاب کندند ؛ کوفه را به یاد بیاورید.
یک پیرمرد به کمک مان امد تا با ارشد نیروی انتظامی ضحبت کنیم تا راضی به پس دادن رحیم که داخل یک تویتا شده بود ، بشوند. پیرمرد را هم هل دادند و انداختند داخل تویتا . به رئیس لباس شخصی ها گفتم باید کارتت را نشان بدهی . گفتم از کجا معلوم شما برادر باشید ؟ کارتش را نشان داد و تنها توانستم واژه پلیس امنیت را ببینم .
در حالی که از ابتدای حمله می گفتند ما از اطلاعاتیم .
در نهایت رحیم را بعد از کتک زدن خانواده ، که منجر به زخمی شدن بدن مادر ستار از ناحیه زانو و دستان شده بود . به مادر ستار در حالی که پرتش می کردند ، گقتندگمشو پیرزن عوضی. به پای پیرزن ۷۰ ساله لگذ می زدند . مادر درمانده داغ داری که پوکی استخوان دارد امروز از مردان شما کتک خورد. دیروز پرستارش را کشتند. امروز خودش را کتک زدند. اقای سردار
به خاطر ازدحام جمعیت و ایستادن مادر ستار جلوی ماشین نیروی انتطامی بیرون انداختند اما آن پیرمردرا بردند . پیرمرد گفت من احمد تقوی هستم به خانواده ام خبر دهید و هنوز مشخص نیست او ازاد شده یا نه .
اما برادر بزرگ ستار که همان ابتدا به کمک امده بود را بدون اینکه خانواده متوجه شوند سوار ۲۰۶ نقره ای کردند و بردند. برادر بزرگ ستار اصغر می گوید مرا پلیس امنیت بردند . به ان ها گفتم شما این کار را کردید تا فضا امنیتی شود و بهانه گیر بیاورید تا دادگاه ستار را عقب بیاندازید. شما از اینکه مامور خاطی فتا دستگیر شده و قرار است محاکمه شود ناراحتید و در حالی که دادستانی تهران دارد کار را جلو می برد و اجازه مراسم داده بود شما حمله کردید تا فضا امنیتی شود و دادگاه ماموران فتا برگزار نشود.
برادر ستار را بعد از گرفتن تعهد ، از پلیس امنیت ازاد کردند .
آنچه در مراسم امروز به شدت مشهود بود جمله نیروی انتظامی رباط کریم بدون داشتن یک برگه حکم و حتی بدون داشتن بهانه و تازه در زمانی بود که مراسم به ارامی تمام شده بود.
آقای احمدی مقدم لطفا جواب دهید چرا نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده و خانواده داع دار با تمام رعایت چارچوب ها یک ساعت عزاداری کردند و مراسم را تمام کردند و سوار خودروهایشان شدند ، باید این طور حمله کند و با کتک زدن مادر و خواهر ستار و دستگیری یک برادر دیگر ، فضا را به شدت ملتهب و آشوب زده کند ؟
آقای احمدی مقدم امروز نیروهای تحت امر شما ، مراسم چهلم یک سید ، سید ستار بهشتی ، را پس از پایان مراسم به آشوب کشیدند .
سردار احمدی مقدم اگر خدایی را باور دارید دو دادگاه باید برگزار شود دادگاه قاتلان ستار ؛ دادگاه حمله کنندگان به مراسم ارام و تمام شده چهلم ستار . باید جواب دهید چرا عامدانه به مراسم تمام شده حمله کردید؟
باز هم می گویم نیروی انتظامی عامدانه مراسم را به هم زد تا جو امنیتی شود و بهانه ای پیدا کند و به دادستانی بگویند ببینید این ها چه کردند ، پس دادگاه را برگزار نکنید / نیروی انتظامی برای نجات دادن بازجوهای متخلفش امروز عامدانه سبب آشوب شد
صبا آذرپیک
شاهد چهلم ستار بهشتی/ برای این اسم نوشتم هم در ابتدا و هم در انتهای مطلب که فردا نگویند دروغ بود و توهم اقای سردار
شاهد چهلم ستار بهشتی/ برای این اسم نوشتم هم در ابتدا و هم در انتهای مطلب که فردا نگویند دروغ بود و توهم اقای سردار
سردار احمدى مقدم، فرمانده نیروی انتظامی
جمهوری اسلامی، بدنبال انتشار اطلاعیه دادستانی تهران درباره قتل ستار بهشتی در
زندان اوین و نقش پلیس "فتا" دراین جنایت در یک مصاحبه گفت:
وقتی ستار بهشتی تحویل پلیس فتا شده، بازجویان داروی آرامبخشی را که در بهداری زندان اوین برای او تجویز شده بوده، به او نداده بودند.
ما در مرگ ستار بهشتی بی تقصیریم. نیت قبلی برای مرگ وی وجود نداشته است. (زدیم، مرد!)
پ.ن.
ادامه مطلب روی اینجا کلیک کنیم.
وقتی ستار بهشتی تحویل پلیس فتا شده، بازجویان داروی آرامبخشی را که در بهداری زندان اوین برای او تجویز شده بوده، به او نداده بودند.
ما در مرگ ستار بهشتی بی تقصیریم. نیت قبلی برای مرگ وی وجود نداشته است. (زدیم، مرد!)
پ.ن.
برای خواندن نقد گزارش صبا
آذر پیک (خبرنگار نشریه بازتاب) یا بروی تیتر آن و یا اینجا را کلیک کنیم.
یکباره لباس شخصی هایی که از ابتدا
در مراسم بودند به سمت ماشینی که برادر کوچکتر ستار، رحیم در آن
بود رفتند در ماشین را باز کردند و رحیم را بیرون کشیدند .به رحیم
گفتند که از اطلاعات هستیم / در حالی که بعدا مشخص شد پلیس امنیت رباط کریم
بودند/ به رحیم گفتند باید با ما بیایی . حتی در حالی که می توانستند
سریع رحیم را سوار خودرویشان که دقیقا کنار ماشین حامل رحیم بود، بکنند،
اما رحیم را جلوی در امامزاده بردند تا تمام خانواده اش متوجه شوند که رحیم
را بازداشت کردند .آن ها عامدانه به مراسمی که در سکوت برگزار و
تمام شده بود، حمله کردند.
خانواده
را از درون خودرو بیرون کشیدند و زدند.چرا؟
رزا: گزارش صبا در صدد نشان دادن اختلاف میان ساواما و پلیس امنیت رژیم است که دادخواهی از خون ریخته ستار را به بهانه سید بودنش "سید ستار بهشتی" و سادات بودن خواهرش وظیفه ساوامای رژیم میداند.
"از سر سحر السادات بهشتی روسری کشیدند. خواهر ستار فریاد می زد مردم ببینید از سر یک سادات حجاب کندند ؛ کوفه را به یاد بیاورید"
،و به هم زدن مراسم را کار پلیس امنیت دانسته که در صدد است نگذارد کار به دادگاه کشیده شود.
از نظر من کشتن زیر شکنجه ستار بهشتی با هماهنگی همه نهادهای رژیم (اطلاعات، پلیس امنیت ،...) صورت میگیرد و هدف هم ایجاد جو ارعاب و وحشت است و اختلاف نهادهای سرکوب رژیم در همان حد "سنگسار نکنید بلکه اعدام" و اگر هم میکشید "یواشکی بکشید " است. ولی با توجه به شرح جزئیات واقعه در گزارش صبا آن را انتشار دادم. البته که گزارشگر توهم دادخواهی را در رژیم اسلامی دارد. چیزی که بدون سرنگونی رژیم اصولا امکان پذیر نیست.
رزا: گزارش صبا در صدد نشان دادن اختلاف میان ساواما و پلیس امنیت رژیم است که دادخواهی از خون ریخته ستار را به بهانه سید بودنش "سید ستار بهشتی" و سادات بودن خواهرش وظیفه ساوامای رژیم میداند.
"از سر سحر السادات بهشتی روسری کشیدند. خواهر ستار فریاد می زد مردم ببینید از سر یک سادات حجاب کندند ؛ کوفه را به یاد بیاورید"
،و به هم زدن مراسم را کار پلیس امنیت دانسته که در صدد است نگذارد کار به دادگاه کشیده شود.
از نظر من کشتن زیر شکنجه ستار بهشتی با هماهنگی همه نهادهای رژیم (اطلاعات، پلیس امنیت ،...) صورت میگیرد و هدف هم ایجاد جو ارعاب و وحشت است و اختلاف نهادهای سرکوب رژیم در همان حد "سنگسار نکنید بلکه اعدام" و اگر هم میکشید "یواشکی بکشید " است. ولی با توجه به شرح جزئیات واقعه در گزارش صبا آن را انتشار دادم. البته که گزارشگر توهم دادخواهی را در رژیم اسلامی دارد. چیزی که بدون سرنگونی رژیم اصولا امکان پذیر نیست.
گوهر عشقی، مادر شهید ستار بهشتی از حملهٔ مامورین به خانهٔ وی میگوید
ادامه مطلب روی اینجا کلیک کنیم.
سحر
بهشتی: خانواده ام را کتک زدند؛ پای مادرم به شدت آسیب دید
سحر
بهشتی خواهر ستار با اعلام اینکه خانواده اش در این مراسم توسط ماموران ناجا کتک
خورده اند می گوید که مادرش را طوری کتک زده اند که پایش بشدت آسیب دیده است.
خواهر
ستار بهشتی همچنین با بیان اینکه ماموران تلاش کردند برادرش را بازداشت کنند به
کلمه می گوید که با وساطت مردم و حضار برادرش را رها کردند اما در حال حاضر اعضای
خانواده از نظر روحی در شرایط بسیار نامناسبی هستند.
به گفته ی وی
درگیری ها و تنش ها در پایان مراسم در امامزاده رخ داده و ماموران همزمان با ضرب و
شتم و بازداشت اقدام به پراکنده کردن حاضران کردند
شیونهای
مادر ستار بهشتی بر سر مزار پسرش.
بر اساس گفته ديگر شاهدان ، ضرب و شتم شركت كنندگان
مراسم و مادر ستار در لحظات پاياني مراسم و زماني كه خانواده ستار ميهمانان را به
خانه خواهر ستار دعوت كرده اند رخ داده است كه در جريان آن ، برادر ستار و چندتن
از شركت كنندگان مراسم هم دستگير ميشوند . هرانا گزارش می دهد : یکی از ماموران موهای مادر
ستار بهشتی را روی زمین می کشید !جراحات وارده به مادر ستار بهشتی نسبتا شدید بوده
و نامبرده از ناحیه پا دچار زخم و جراحت شده است .
برای خواندن گزارش ها بروی تیتر آن کلیک کنیم. مطالب بیشتراینجا
حتی در حالی که می توانستند سریع رحیم را سوار خودرویشان که دقیقا کنار ماشین حامل رحیم بود، بکنند، اما رحیم را جلوی در امامزاده بردند تا تمام خانواده اش متوجه شوند که رحیم را بازداشت کردند .آن ها عامدانه به مراسمی که در سکوت برگزار و تمام شده بود، حمله کردند.
خانواده را از درون خودرو بیرون کشیدند و زدند.چرا؟
به گزارش خبرنگار بازتاب صبا آذرپیک، روایت مراسم دیروز ستاربهشتی
اینگونه رقم خورد: به مراسمی که با آرامش تمام شده بود، چرا حمله کردند؟
در حالی که مراسم از ساعت 3 شروع شد، تا ساعت 4 همه چیز در ارامش کامل بود. نه شعاری داده شد نه توهینی به کلیت نظام بود. یک خانواده به ساده ترین شیوه داغ داری عزیزشان را کردند. به هیچ وجه نه شعاری داده شد نه رفتاری بجز عزاداری ساده ؛ حتی تعداد افرادی که از تهران آمده بودند بسیار کم بود و جمعیت زیادی ، بالای 60 نفر جمع نشده بودند ؛ اکثریت بومی های منطقه و فامیل و دوستان ستار بودند .
ساعت 4 خبرهایی رسید که مامورهایی که از ابتدای مراسم هستند دارند حرکت های خاصی می کنند . خواهر ستار گفت که نمی خوام اتفاقی برای کسی بیفتد ؛ مراسم را تمام می کنم . اعلام پایان مراسم شد. همه رفتند . خواهر و برادر ستار کنار مزار ایستادند تا تمام مهمان ها بروند و برای شان اتفاقی نیفتد.
خواهر و برادرهای ستار در دو ماشین پراکنده شدند تا به سمت خانه ستار بروند. به یکباره لباس شخصی هایی که از ابتدا در مراسم بودند به سمت ماشینی که برادر کوچکتر ستار، رحیم در آن بود رفتند در ماشین را باز کردند و رحیم را بیرون کشیدند .به رحیم گفتند که از اطلاعات هستیم / در
حالی که بعدا مشخص شد پلیس امنیت رباط کریم بودند/ به رحیم گفتند باید با ما بیایی . حتی در حالی که می توانستند سریع رحیم را سوار خودرویشان که دقیقا کنار ماشین حامل رحیم بود، بکنند، اما رحیم را جلوی در امامزاده بدند تا تمام خانواده اش متوجه شوند که رحیم را بازداشت کردند .
به عبارتی نیروی انتظامی رسما و از قصد می خواست که مراسم ستار که با آرامش کامل برگزار شده بود، به تنش کشیده شود و امنیتی شود. نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده بود حمله کرد. به شهادت م اگر حتی 2 دققیه دیرتر به سمت خودروهای حامل خانواده ستار می رفتند، همه خانواده محل را ترک کرده بودند.
برادر بزرگ ستار و مادر و خواهر ستار که دیدند رحیم را گرفتند و کشان کشان می برند به کمک رحیم رفتند . رحیم را روی زمین انداخته بودند یک پایش را گرفته و روی زمین می کشیدند. آن طرف تر خواهر و مادر ستار را کتک می زدند و نمی گذاشتند به کمک رحیم برود. نیروی انتظامی به بدترین شیوه
برخورد می کرد . با مشت به تخت سینه خواهر ستار می کوبیدند. سحر با ناسزای ناموسی هل دادند. مادر ستار را پرت می کردند تا به ماشین نیروی انتظامی نزدیک نشود. سحر تنها یک جمله می گفت : هر چیزی که دادستانی گفت گوش دادیم؛ پس چرا جمله کردید؟ برادر من که ساکت بود چرا حمله کردید ؟ ما که مسجد نگرفتیم پس چرا حمله کردید ؟ ما که رفته بودیم؛ چرا حمله کردید؟
اقای احمدی مقدم از سر سحر السادات بهشتی روسری کشیدند. خواهر ستار فریاد می زد مردم ببینید از سر یک سادات حجاب کندند ؛ کوفه را به یاد بیاورید.
یک پیرمرد به کمک مان آمد تا با ارشد نیروی انتظامی ضحبت کنیم. تا شاید راضی به پس دادن رحیم که داخل یک تویتا شده بود ، بشوند. پیرمرد را هم هل دادند و انداختند داخل تویتا . به رئیس لباس شخصی ها گفتم باید کارتت را نشان بدهی . گفتم از کجا معلوم شما برادر باشید ؟ کارتش را نشان داد و تنها توانستم واژه پلیس امنیت را ببینم .
در حالی که از ابتدای حمله می گفتند ما از اطلاعاتیم .
در نهایت رحیم را بعد از کتک زدن خانواده ، که منجر به زخمی شدن بدن مادر ستار از ناحیه زانو و دستان شده بود ، از داخل ماشین بیرون انداختند و در حالی که آن پیرمرد که داد می زد من احمد تقوی هستم را داخل آن تویوتا بردند. پیرمرد مو سفیدی که هنوز از سرنوشت او بی خبریم .
به مادر ستار در حالی که پرتش می کردند ، گقتندگمشو پیرزن عوضی. به پای پیرزن 70 ساله لگذ می زدند . مادر درمانده داغ داری که پوکی استخوان دارد امروز از مردان شما کتک خورد. دیروز پرستارش را کشتند. امروز خودش را کتک زدند. اقای سردار به خاطر ازدحام جمعیت و ایستادن مادر ستار جلوی ماشین نیروی انتطامی بیرون انداختند اما آن پیرمردرا بردند . پیرمرد گفت من
احمد تقوی هستم به خانواده ام خبر دهید و هنوز مشخص نیست او ازاد شده یا نه .
اما برادر بزرگ ستار که همان ابتدا به کمک امده بود را بدون اینکه خانواده متوجه شوند سوار 206 نقره ای کردند و بردند. برادر بزرگ ستار اصغر می گوید مرا پلیس امنیت بردند . به ان ها گفتم شما این کار را کردید تا فضا امنیتی شود و بهانه گیر بیاورید تا دادگاه ستار را عقب بیاندازید.
شما از اینکه مامور خاطی فتا دستگیر شده و قرار است محاکمه شود ناراحتید و در حالی که دادستانی تهران دارد کار را جلو می برد و اجازه مراسم داده بود شما حمله کردید تا فضا امنیتی شود و دادگاه ماموران فتا برگزار نشود. برادر ستار را بعد از گرفتن تعهد ، از پلیس امنیت ازاد کردند .
آنچه در مراسم امروز به شدت مشهود بود حمله نیروی انتظامی رباط کریم بدون داشتن یک برگه حکم و حتی بدون داشتن بهانه و تازه در زمانی بود که مراسم به ارامی تمام شده بود.
آقای احمدی مقدم باید جواب دهید چرا نیروی انتظامی به مراسمی که تمام شده و خانواده داغ دار با تمام رعایت چارچوب ها یک ساعت عزاداری کردند و مراسم را تمام کردند و سوار خودروهایشان شدند ، این طور حمله میکند و با کتک زدن مادر و خواهر ستار و دستگیری یک برادر دیگر ، فضا را به شدت ملتهب و آشوب زده کند ؟
آقای احمدی مقدم امروز نیروهای تحت امر شما ، مراسم چهلم یک سید ، سید ستار بهشتی ، را پس از پایان مراسم به آشوب کشیدند .
سردار احمدی مقدم اگر خدایی را باور دارید دو دادگاه باید برگزار شود دادگاه قاتلان ستار ؛ دادگاه حمله کنندگان به مراسم ارام و تمام شده چهلم ستار . باید جواب دهید چرا عامدانه به مراسم تمام شده حمله کردید؟
باز هم می گویم نیروی انتظامی عامدانه مراسم را به هم زد تا جو امنیتی شود و بهانه ای پیدا کند و به دادستانی بگویند ببینید این ها چه کردند ،
پس دادگاه را برگزار نکنید؛ هیچ چیز برای ان ها بهتر از این نبود که یک درگیری ساختگی راه بیاندازند تا بعد بروند بولتن درست کنند و بگویند دیدید که این ها چه طور شلوغ کردند ؟ و دلیل بیاورند تا دادگاه بازجوی خطاکار برگزار نشود. / نیروی انتظامی برای نجات دادن بازجوهای متخلفش امروز عامدانه سبب آشوب شد
حتی به دورغ در ابتدای کار می گفتند ما از وزارت اطلاعات هستیم
بوالله تنها بودیم . تک بودیم . هیچ کس نبود . کسی که نیامده بود. ان چند نفر هم امده بودند با انتهای مراسم رفته بودند. جلوی چشم من برادر ستار از داخل ماشین بیرون کشیدند . من مدام می پرسم چرا ؟ چرا باید به مراسم تمام شده حمله می کردند؟
مامورین
امنیتی شرکت کنندگان در مراسم ستار بهشتی را مورد ضرب و شتم قرار دادند و تعدادی
را بازداشت کردند.
بنا
به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، برگزاری
مراسم چهلم ستار بهشتی در امامزاده محمد تقی رباط کریم با ضرب و شتم و بازداشت
اعضای خانواده وی و حاضران همراه بود.
پس
از این که مادر و خواهر ستار بهشتی از شرکت کنندگان خواستند تا برای برگزاری مراسم
از امامزاده به خانه ی خواهر وی بروند؛ نیروهای امنیتی و لباس شخصی به صورت
پراکنده اقدام به ضرب و شتم و بازداشت شهروندان کردند.
همچنین
پنج نفر از ماموران امنیتی اقدام یه ضرب و شتم مادر ستار بهشتی کردند و پای وی از
ناحیه ی زانو به پایین دچار زخم و جراحت شد.
یکی از شرکت کنندگان در این مراسم به
گزارشگر هرانا گفت:"یکی از ماموران موهای مادر ستار بهشتی را روی زمین می
کشید.”
همچنین
اصغر بهشتی برادر ستار بهشتی در لحظه ای که قصد دعوت چند تن از شرکت کنندگان به
خانه ی خواهر ستار را داشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و تا دو ساعت را در
بازداشت نیروهای امنیتی گذراند.
گزارش
یکی از شرکت کنندگان در مراسم میافزاید: یکی از شرکت کنندگان به نام احمد تقوی
نیز بازداشت شده است. تاکنون آمار دقیقی از بازداشت شدگان در مراسم در دست نیست.
BBC
مراسم چهلم ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویسی که در بازداشت
درگذشت، امروز پنجشنبه ۲۳ آذرماه در قبرستان رباط کریم با حضور گسترده نیروهای
امنیتی برگزار شد.
بعد
از مرگ آقای بهشتی، گزارش هایی در مورد شکنجه شدن او در جریان بازداشتش منتشر شد و
مادرش نیز گفت که فرزندش به قتل رسیده است.
به گفته یک منبع آگاه، با پایان مراسم امروز، نیروهای امنیتی به سمت خانواده ستار بهشتی حمله کردند.
به گفته یک منبع آگاه، با پایان مراسم امروز، نیروهای امنیتی به سمت خانواده ستار بهشتی حمله کردند.
این
منبع آگاه با اعلام این خبر به بیبیسی فارسی گفت:" با پایان مراسم، ماموران
به خانواده ستار بهشتی حمله کردند و خواهر و مادر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند
به طوریکه روسری از سر خواهر ستار افتاد. همچنین تلاش کردند که برادر ستار را
بازداشت کنند، اما با مقاومت مردم محلی نتوانستند او را با خود ببرند. اما یکی از
اهالی که برای کمک به خانواده رفته بود توسط ماموران امنیتی بازداشت شد."
این
در حالی است که سحر بهشتی، خواهر این وبلاگنویس، امروز در گفت و گو با سایت کلمه
ابراز امیدواری کرده بود که مراسم چهلم متفاوت از مراسم خاکسپاری و هفتم وی برگزار
شود.
او
همچنین گفته که این خانواده به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی هستند و تنها خواسته
مادر او "قصاص عامل قتل فرزندش" است.
گوهر
عشقی،مادر ستار بهشتی نیز پیشتر در گفت و گویی از تهدید شدن دختر خود توسط نیروهای
امنیتی خبر داد و گفته بود: "دخترم را تهدید کردند و بهش گفتند اگر به خودت
رحم نمی کنی حداقل به بچه ۶ ماهه ات رحم کن."
مادر
ستار بهشتی همچنین درخصوص شائبه مرگ فرزندش گفته بود: " ستار ۳۵ سالش بود و
سالم. نه بیماری قلبی داشت که می گویند قلبش گرفته است و نه هیچ مشکل دیگری داشت.
سه شنبه ای بچه ام را بردند سه شنبه هفته بعدش گفتند بیا و جنازه اش را بگیر. آخر
من چطور می توانم باور کنم که مرگ او طبیعی بوده است."
مرگ
این وبلاگنویس واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت، تا آنجا که مجلس ایران نمایندهای
را مسئول پیگیری این پرونده کرد.
برای خواندن گزارش ها بروی تیتر آن کلیک کنیم. مطالب بیشتر
اینجا
گزارش
بی بی سی درباره مراسم چهلم ستار بهشتی
مراسم
چهلم ستار بهشتی، کارگر وبلاگنویسی که در بازداشت درگذشت، روز پنجشنبه ۲۳ آذرماه
در قبرستان رباط کریم با حضور گسترده نیروهای امنیتی برگزار شد.
بعد
از مرگ آقای بهشتی، گزارشهایی در مورد شکنجه شدن او در جریان بازداشتش منتشر شد و
مادرش نیز گفت که فرزندش به قتل رسیده است.
به
گفته یک منبع آگاه، با پایان مراسم امروز، نیروهای امنیتی به سمت خانواده ستار
بهشتی حمله کردند.
این
منبع آگاه با اعلام این خبر به بیبیسی فارسی گفت:” با پایان مراسم، ماموران به
خانواده ستار بهشتی حمله کردند و خواهر و مادر او را مورد ضرب و شتم قرار دادند به
طوریکه روسری از سر خواهر ستار افتاد. همچنین تلاش کردند که برادر ستار را بازداشت
کنند، اما با مقاومت مردم محلی نتوانستند او را با خود ببرند. اما یکی از اهالی که
برای کمک به خانواده رفته بود توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.”
این
در حالی است که سحر بهشتی، خواهر این وبلاگنویس، امروز در گفت و گو با سایت کلمه
ابراز امیدواری کرده بود که مراسم چهلم متفاوت از مراسم خاکسپاری و هفتم وی برگزار
شود.
او
همچنین گفته که این خانواده به شدت تحت فشار نیروهای امنیتی هستند و تنها خواسته
مادر او “قصاص عامل قتل فرزندش” است.
گزارش
کلمه از مراسم چهلم ستار بهشتی
خواهر
ستار بهشتی: مادرم را کتک زدند
محمد نوری زاد: اگر ضرب و شتم و بی ادبی نمی کردند تعجب می کردیم+ فیلم
محمد نوری زاد: اگر ضرب و شتم و بی ادبی نمی کردند تعجب می کردیم+ فیلم
سحر
بهشتی خواهر ستار پس از بازگشت از مراسم چهلم برادر خود با اعلام اینکه خانواده اش
در این مراسم توسط ماموران ناجا کتک خورده اند می گوید که مادرش را طوری کتک زده
اند که پایش بشدت آسیب دیده است. محمد نوریزاد نیز با اشاره به جمعیت کمی که در
مراسم چهلم ستار بهشتی شرکت کرده بودند به کلمه می گوید که مردم را ترسانده اند،
آنقدر که تنها چهل نفر توانسته بودند در این قبرستان و در کنار خانواده حاضر شوند.
به
گزارش کلمه، خانواده ستار بهشتی که امیدوار بودند حداقل بتوانند با برگزاری مراسم
چهلم تسلی خاطری برای دل های داغدارشان پیدا کنند، عصر امروز در قبرستان رباط کریم
با حضور سنگین نیروهای امنیتی رو به رو شدند که نه تنها برای اندک افراد شرکت
کننده ایجاد مزاحمت کرد، بلکه مادر بیمار ستار بهشتی را نیز مجروح کردند.
سکوت
نسبی خانواده ستار بهشتی طی چهل روز گذشته با این امید بود که ماموران قول برگزاری
یک مراسم معمولی چهلم را به آنان داده بودند. اما مراسمی که قرار بود در آرامش
کامل برگزار شود با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد و نیمه کاره به پایان نرسید.
بر
اساس این گزارش قرار بود این مراسم از ساعت ۳ تا ساعت ۵ بعدازظهر برگزار شود اما
اجازه ندادند حتی قبل از ساعت ۵ مردم با آرامش از امامزاده خارج شوند.
این
در حالی است که شب پیش از مراسم نیز ماموران ناجا اعلامیه ها ی ستار بهشتی را پاره
کرده و مغازه داران و شهروندان را تهدید کرده بودند که در مراسم شرکت نکنند.
گفتگوی
کلمه با محمد نوریزاد و سحر بهشتی را با هم می خوانیم:
سحر
بهشتی: خانواده ام را کتک زدند؛ پای مادرم به شدت آسیب دید
سحر
بهشتی خواهر ستار با اعلام اینکه خانواده اش در این مراسم توسط ماموران ناجا کتک
خورده اند می گوید که مادرش را طوری کتک زده اند که پایش بشدت آسیب دیده است.
خواهر
ستار بهشتی همچنین با بیان اینکه ماموران تلاش کردند برادرش را بازداشت کنند به
کلمه می گوید که با وساطت مردم و حضار برادرش را رها کردند اما در حال حاضر اعضای
خانواده از نظر روحی در شرایط بسیار نامناسبی هستند.
به
گفته ی وی درگیری ها و تنش ها در پایان مراسم در امامزاده رخ داده و ماموران
همزمان با ضرب و شتم و بازداشت اقدام به پراکنده کردن حاضران کردند.
محمد
نوری زاد: اگر فحاشی و ضرب و شتم نمی کردند باید تعجب می کردیم
محمد
نوریزاد، جهادگر و مستند ساز منتقد نیز در گفتگو با کلمه با اشاره به جمعیت کمی که
در مراسم چهلم ستار بهشتی شرکت کرده بودند به کلمه می گوید که مردم را ترسانده
اند، آنقدر که تنها چهل نفر توانسته بودند در این قبرستان و در کنار خانواده حاضر
شوند.
نوریزاد
که خود از زندانیان سیاسی پس از انتخابات است با اشاره به تنش های به وجود آمده در
این مراسم می گوید: ماجرای ضرب و شتم و تندی و تنش و برخوردهای بی ادبانه و
گستاخانه چیز تازه ای نیست همیشه بوده و از این به بعد هم خواهد بود یعنی غیر از
این را ما باید تعجب کنیم. یعنی اگر یک روز دیدیم که مردمی یک مراسم برگزار کردند
به آرامی سپری شده است، باید تعجب کنیم. وگرنه یک مامور امنیتی جوری تربیت شده یا
او را طوری تنظیم کرده اند که فحاشی و ضرب و شتم کند و ناسزا بگوید و ماموریت خودش
را انجام دهد.
این
نویسنده ی منتقد در ادامه می افزاید: منتهی در نقطه مقابل ناراحتی، نگرانی،
افسردگی و دلگیری من برای این بود که مراسم چهلم این مرد شریف با ۴۰ نفر برگزار شد
آن هم با یک مرثیه خوانی که ماموران امنیتی گذاشته بودند بی وقفه توی باند بلندگو
فریاد می کشید و چیزهایی را می گفت و حتی فرصت نمی داد که صدای مادر ستار بهشتی که
اعتراض می کرد و فریاد می کشید، به گوش کسی برسد. به هر حال این، همه ی آن چیزهایی
بود که می خواستم به شما بگویم.
محمد
نوریزاد با تاکید دوباره بر اینکه “من بیش از آنکه گله مند یا نگران باشم از ضرب و
شتم خانواده ستار بهشتی بسیار مکدر شدم از جمعیتی که آنجا بودند، چیزی حدود ۲۰ آقا
و ۲۰ خانم مجموعا ۴۰ نفر”، می گوید: این همه ی جمعیتی بود که در چهلم این مرد بزرگ
جمع شده بودند. این بود خروجی هزاران ابراز علاقه مردمانی باشد که نسبت به مرگ این
جوان معترض بودند و ابراز نگرانی می کردند؟ همه هیاهو سر دادیم و اعتراض کردیم و
خواستار برخورد شدیم و بعد چهلم او ۴۰ نفر بتوانند بر سر مزار او بیایند؟ من اصلا
تصور نمی کردم یک چنین اتفاقی رخ دهد.
مردم
را ترسانده اند/ کسی نمی داند اگر بگیرندش، چطور از بازداشت خارج خواهد شد
این
فعال سیاسی در پاسخ به چرایی حضور نیافتن مردم در این مراسم تصریح می کند: من شخصا
احساسم این است که ترس. یعنی مردم را ترسانده اند. و این ترس ناشی از ماجراهایی
است که تا به حال شاهدش بودیم. که یک جوانی را می گیرند و می برند از تحصیل محرومش
می کنند و در زندان شاهد ماجراهایی بودیم. که خود ستار بهشتی هم یکی از همان هاست.
که وقتی شما را گرفتند معلوم نیست چه جوری از اینجا خارج خواهید شد. چنین چیزی یک
ترس گسترده را در ذهن همه ایجاد کرده است که وقتی وارد مراسمی می شویم معلوم نیست
انتهای این مراسم به کجا منجر می شود. و از این جهت باید بگویم که نیروهای امنیتی
ما انصافا موفق بودند و باید بهشان تبریک گفت که مردم را ترسانده اند و امنیت خاطر
آنها را برآشفتند. بله می ترسند. مردم می ترسند.
با
مشت به سینه یک خانم کوبیدند/ برای غربت این جوان گریستم
وی
در ادامه می افزاید: برخی را گرفتند، بعضی ها را بردند، بعضی ها را هم برخی از
دوستان وساطت کردند که آزاد کنند. واقعا برخوردها پرتنش بود. با مشت به سینه یکی
از خانم ها کوفتند.
نوریزاد
همچنین می گوید: به هر حال من باز هم می خواهم بگویم که این چیز عجیبی نیست ما از
چنین برخوردی نباید تعجب کنیم عمده نگاهمان باید متوجه برگزاری یک مراسم غریبانه
برای این عزیز باشد.
وی
در پایان تصریح می کند: من آنچنان می گریستم برای غربت این جوان که در هیچ مراسمی
این چنین نگریسته بودم. غربت جوانی که هستیش را از او گرفتیم و بعد اجازه نمی دهیم
که خانواده اش ضجه بزنند و ناله کنند و خودشان را تخلیه کنند بر سر مزار عزیزشان.
و آنچه که بسیار بسیار آزار دهنده بود حضور لباس شخصی ها و ماموران امنیتی در همه
جا یعنی حضور فراگیرشان بود ۴۰ نفر شرکت کننده در محاصره ۴۰ مامور امنیتی بودند.
جدای از پلیس هایی که با لباس فرم و یونیفرم رسمی مراقبت می کردند. ولی واقعا ۴۰
زن و مردی که آمده بودند از جاهای مختلف با بستگان خود ستار بهشتی در محاصره ۴۰
ماموران امنیتی و لباس شخصی بودند که مراقب بودند و عکس و فیلم گرفتند از همه.
۲ نظر:
selam eshke maderan temami nedared mader shodan xod poroseye sexti est. ema maderi ke dag dar shod diger vehshnake. mader settar mader said mader hezaran hezar az sal peja o hesht 58 be dest jenayet karan jomhori eslami koshtar misheveand.ra nebayet feramosh kerd. heman tor ke tarix sabet kerde jomhori eslami hem xahed refd .anche moheme jevanan ve hemeye kesani ke dag dareand nebayet gozasht tarix tekrar shod eger nesle ayende aga nebashed diktatuori pes diktatori sar bolend mikoned. he mantuor ke zende yad shamlo gofd men be in refradom kezayi rey nemidam motesefane kesi moteveje neshod, chep o rast dar hal hezb ve sazeman sazi bodend ,heme be xab refde bodim kordestan, torkemenstan, ehvaz ,tebriz, tehran,bextiyari ha serkob shodeanmd. jenayet poshte jenayet. 34 sal koshtar edame dared.roz roshan madere setar ra mizenand goya der jamee nefas kesh nist, rosa jan gofteam baz migoyeam ,emruoz setar ra koshteand, ferda nobet hemsaye setare, sheki nist, piroz bashid mesoud
سلام مسعود جان
ممنون از کامنت..
پایدار باشید
ارسال یک نظر