این پست به همه رفقایی تقدیم شد که زیرزمینی، روی زمینی، علنی، مخفی، نیمه مخفی یا نیمه علنی و برعکسش، به ادامه کار وبلاگ کمک کردند. کامنت گذاشتند. انتقاد کردند و همه جوره حال دادند یا گرفتند!
سال نو میلادی را پیشاپیش تبریک میگم به آنها که سالشان نو میشود و به همه دیگرانی که سعی در تغییر این جهان دارند ، دستشان را میفشارم. به همه آنها که در زندان سرمایه داری، اما فکرشان آزاد است. به همه آنها که کماکان مقاومت و اعتراض میکنند. به همه کودکان آینده . به آینده
با عشق و همبستگی
همبستگی و عشق
باکونین و آنارشیسم جمع گرا
برایان موریس
ترجمۀ سعید فیض الله زاده
AnarchismeJameegera.pdf
لینک دانلود در زیر
*اسم حقیقی کتاب "باکونین:فلسفه آزادی" می باشد.مترجم:سعید فیض
اله زاده )نشر :کتاب آمه 1389
برايان موريس در مقدمه کتابش نوشته است: «باکونين موضوعى است از مدافتاده
مثل خرد مثل الحاد. او اين روزها بيشتر سوژه يک کنجکاوى تاريخى شده است. مارکسيست
ها طردش مى کنند که رمانتيکى است گمراه با گرايش هاى ويرانگر و تز باصطلاح
"استبداد نخبه گرايانه" او را به ديده تحقير مى نگرند. و براى محققان
ليبرال همچنان جذاب است اما در حد سوژه اى براى مطالعات روان شناسى فرويدى و
اتوپيايی.»
عجيب اينکه آنارشيست ها هم گويا علاقه شان را به او از دست داده اند.
احساس مى شود که هر علاقه اى به چهره هاى تاريخى چون او نوعى وقت تلف کردن است و
بايد به مسائل امروزى ترى چون ساخت شکنى دريدا و زيست شناسى اجتماعى يا پست
مدرنيسم پرداخت.
اهميت تاريخى باکونين نه به دليل شخصيت آتشينش بلکه در نظريه سوسياليسم
آزادى خواهانه اوست؛ نظريه اى که در سال هاى پايانى عمرش پروراند و بسط داد. او
مثل اسپنسر و مارکس که صاحب دستگاه فکرى بودند، شرحى نظام مند از انديشه هايش
ارائه نداد ولى اين به معناى نامفهومى انديشه هايش نيست.
برخى مفسران او را تجسم روح بنيادستيزى روسى مى دانند که در مردم گرايى
روسى نقشى سرنوشت ساز داشت و از اولين کسانى بود که نظريه منسجم آنارشيسم کمونيستى
را مطرح کرد.
باکونين را مشهورترين آنارشيست غرب مى دانند. اين روسى تبار نه متصل به
مارکسيسم بود و نه ليبرال ها را برمى تابيد. او چون اسپينوزا و گادوين مدعى بود که
چون انسان را محيط طبيعى و اجتماعى اش از پيش معين و مقيد کرده است، ديگر بحث از
اراده آزاد محلى از اعراب ندارد و اعمال مردم را ناشى از برنامه هاى معين شان
دانستن بى معنى است.
جامعه مصرفی
اسطوره ها و ساختارها
ژان بودریار
ژان بودریار
ترجمۀ پیروز ایزدی
لینک دانلود در زیر
۳ نظر:
selam rosa jan xeste nebashi dest shoma ve hemeye hemkaran ,xanedegan ,dost daran, heme ve baz hemegan derd nekone, bexosos ba kamend jaleb ve xandeni ke der vage eydi,,,hediye,, xobi bod.rosa jan men hegigetan nemidonam aya bayet anashist ha daraye ye nezeriye ijtemayo basheand?aya neveshte haye xode refigh bakonin ra be nezeriye ijtemayi telogh dared?xolase xili ha ehtegad darean ma marksizm nistim ke az gebl ye nezeriye ijtemayi dashte bashim.rosa jan egr fermosh nekerde bashi ,in entegad ra hem dostan az men kerdand.menzour megale men der rabete ba hoshdar be komonist haye shorayi ve anashist haye edngelabi...men der megale eshare be kembod ye nezeriye ijtemayi do jeryan kerde bodam.men hem be nobeye xodam sal no miladi ra be hemye dostdaran shoma tebrik migam arzo daram heme be hedefeshon beresand. mesoud
سلام مسعود جان
در حین ترجمه ام
پایدار باشید.
sepas ezizam men bish xodam fekr mikonam xili ha mituonan in kar ra bekoneand veli menafe shexsi joldar mishe veli to ba hemeye moshkelat in kar sext ra edame midi.men be nobeye xodam az to sepas kozaram to hem payedar bashi az rahe dor mibisemet.mesoud
ارسال یک نظر