اولین فیلم از حمله به سفارت رژیم در
برلین و آتش زدن پرچم رژیم.۸ آذر.۱۳۹۱
عکس
مطلب مرتبط:
سفارت رژیم اسلامی ایران دیروز 28 نوامبر در برلین/ آلمان توسط فعالین سیاسی اشغال شد. + عکس
خطر دیپورت دو تن از اشغال کنندگان سفارت رژیم اسلامی در برلین، حمید و امید جدی است.
آقای نوذری حملهکنندگان به سفارت ایران در برلین چه کسانی بودند و آیا به گروه خاصی تعلق داشتند؟
تا آنجا که من میدانم همهشان بچههای پناهجویی هستند که الان در کمپهای مختلف در برلین اسکان دارند، بهاضافهی برخی از آلمانیهای حمایتکننده از آنها. اینها بیشتر دارای گرایشات آنارشیستی هستند. بهویژه آن پرچم سرخ و سیاهشان، که آن را آویزان کردهاند، نشاندهندهی این است که بیشتر بچههایی هستند که گرایشات آنارشیستی دارند.
منظورتان از پرچم سرخ و سیاه چیست؟
بنا برشنیدههای ما، اینها پرچم جمهوری اسلامی ایران را پایین آوردند و به جای آن پرچم سرخ و سیاه را نصب کردند. میدانید که نیروهای آنارشیست آلمانی علامتشان پرچمی است که نصفاش سیاه و نصف دیگرش سرخ است. این نشاندهندهی این است که اینها بچههای پناهجو و گروههای حمایتکنندهی آنها هستند که این پرچم در کمپهای آنها هم بهوضوح قابل مشاهده است.
یعنیگروههای آنارشیست آلمانی
بله.
حمله به سفارت ايران در برلين و بازداشت معترضان
گزارشی از سایت دویجه وله مصاحبه ای با آقای نوذری:
حمله به سفارتخانههای
ایران در اروپا در سالهای اخیر کمتری رخ داده است. برخی از حضور گرایشی
"آنارشیستی" در حمله به سفارت ایران در برلین سخن میگویند و معتقدند
این واکنشی است به نقض بیرحمانه حقوق بشر در ایران.
آقای نوذری حملهکنندگان به سفارت ایران در برلین چه کسانی بودند و آیا به گروه خاصی تعلق داشتند؟
تا آنجا که من میدانم همهشان بچههای پناهجویی هستند که الان در کمپهای مختلف در برلین اسکان دارند، بهاضافهی برخی از آلمانیهای حمایتکننده از آنها. اینها بیشتر دارای گرایشات آنارشیستی هستند. بهویژه آن پرچم سرخ و سیاهشان، که آن را آویزان کردهاند، نشاندهندهی این است که بیشتر بچههایی هستند که گرایشات آنارشیستی دارند.
منظورتان از پرچم سرخ و سیاه چیست؟
بنا برشنیدههای ما، اینها پرچم جمهوری اسلامی ایران را پایین آوردند و به جای آن پرچم سرخ و سیاه را نصب کردند. میدانید که نیروهای آنارشیست آلمانی علامتشان پرچمی است که نصفاش سیاه و نصف دیگرش سرخ است. این نشاندهندهی این است که اینها بچههای پناهجو و گروههای حمایتکنندهی آنها هستند که این پرچم در کمپهای آنها هم بهوضوح قابل مشاهده است.
یعنیگروههای آنارشیست آلمانی
بله.
سنگ پرتاب کردن و بریدن سیم خاردار یا رفتن توی محوطه سفارت
هم به نظر شما مسئلهای نیست؟
درست است. سنگ به دیوار بوده و طبق گزارشات هم همراه با رنگ بوده. از نرده دیوار بالا رفتن هم نشاندهندهی این نیست که این کار خشونتآمیز بوده یا نه. نوع اعتراض است. بعضیها خودشان را به نرده زنجیر میکنند، بعضیها هم از آن میروند بالا و بعضیها هم مینشینند وسط خیابان و خیابان را میبندند. اینجا مقابل مجلس آلمان در اعتراض به حرکت گروههای راست افراطی، به اضافهی مسئول امور مهاجرین برلین، به اضافهی وکلای مجلس فدرال آلمان وسط خیابان نشستند و راه را بستند که پلیس آنها را چهار دست و پا بلند کرد. اینها جزئی از مقاومت است و در این کشور خوشبختانه این چیزها حل شده است. درست است بعضی وقتها خطایی در بعضی مقاومتها هست، ولی به نظر من عبور از خط قرمز نبوده است. ما در رابطه با گروههای راست افراطی و نیروهای دیگر روزانه در آلمان دهها بار شاهد چنین حرکتهایی هستیم و هیچ کس به آنها عمل خشونتآمیز اطلاق نمیکند.
ولی شما اشاره کردید که اینها یکسری گروههای آنارشیستی بودهاند و خود این کلمه بههرحال بار دارد. فکر نمیکنید که استفاده از چنین روشهایی میتواند آن حرکتهایی را تداعی کند که در ایران در قبال سفارت بریتانیا یا خود آلمان تا بهحال انجام شده و میتواند تأثیر منفی بگذارد در اعتراض به مسئلهی حقوق بشر در ایران؟ اگر روشهای مسالمتآمیزتری را بهکار میگرفت، شاید میتوانست موفقتر باشد؟
نه حتماً. ما دیدهایم که هزاران کار انجام شده و هیچ نتیجهای نداده. برای من بسیار جالب است که بعد از این مسئله وزیر امور خارجه آلمان تلفن را برمیدارد و به همکارش در ایران زنگ میزند و تأسف خودش را اعلام میکند. آیا در رابطه با ستار بهشتی، مسئلهی خانم ستوده و اعدامهای اخیر نیز، آقای وزیر امور خارجه گوشی را برداشته و به همتای ایرانی خودش زنگ زده است یا نه؟ همیشه طرف مقابل نوع مقاومت را تعیین میکند. رژیمی مشروع است که بتواند مقاومت و نظرات و عقاید دیگری را تحمل کند. در رژیمی که آدمهای درون خودش را هم تحمل نمیکند، میباید با اجازهی شما بگویم که دیگر آدمها نمیتوانند انتظار داشته باشند که نوع مقاومت نیز به مانند اروپا یا به مانند کشورهایی باشد که در آنها حکومتها به طریق و قانونی سر کار آمدهاند.
درست است. سنگ به دیوار بوده و طبق گزارشات هم همراه با رنگ بوده. از نرده دیوار بالا رفتن هم نشاندهندهی این نیست که این کار خشونتآمیز بوده یا نه. نوع اعتراض است. بعضیها خودشان را به نرده زنجیر میکنند، بعضیها هم از آن میروند بالا و بعضیها هم مینشینند وسط خیابان و خیابان را میبندند. اینجا مقابل مجلس آلمان در اعتراض به حرکت گروههای راست افراطی، به اضافهی مسئول امور مهاجرین برلین، به اضافهی وکلای مجلس فدرال آلمان وسط خیابان نشستند و راه را بستند که پلیس آنها را چهار دست و پا بلند کرد. اینها جزئی از مقاومت است و در این کشور خوشبختانه این چیزها حل شده است. درست است بعضی وقتها خطایی در بعضی مقاومتها هست، ولی به نظر من عبور از خط قرمز نبوده است. ما در رابطه با گروههای راست افراطی و نیروهای دیگر روزانه در آلمان دهها بار شاهد چنین حرکتهایی هستیم و هیچ کس به آنها عمل خشونتآمیز اطلاق نمیکند.
ولی شما اشاره کردید که اینها یکسری گروههای آنارشیستی بودهاند و خود این کلمه بههرحال بار دارد. فکر نمیکنید که استفاده از چنین روشهایی میتواند آن حرکتهایی را تداعی کند که در ایران در قبال سفارت بریتانیا یا خود آلمان تا بهحال انجام شده و میتواند تأثیر منفی بگذارد در اعتراض به مسئلهی حقوق بشر در ایران؟ اگر روشهای مسالمتآمیزتری را بهکار میگرفت، شاید میتوانست موفقتر باشد؟
نه حتماً. ما دیدهایم که هزاران کار انجام شده و هیچ نتیجهای نداده. برای من بسیار جالب است که بعد از این مسئله وزیر امور خارجه آلمان تلفن را برمیدارد و به همکارش در ایران زنگ میزند و تأسف خودش را اعلام میکند. آیا در رابطه با ستار بهشتی، مسئلهی خانم ستوده و اعدامهای اخیر نیز، آقای وزیر امور خارجه گوشی را برداشته و به همتای ایرانی خودش زنگ زده است یا نه؟ همیشه طرف مقابل نوع مقاومت را تعیین میکند. رژیمی مشروع است که بتواند مقاومت و نظرات و عقاید دیگری را تحمل کند. در رژیمی که آدمهای درون خودش را هم تحمل نمیکند، میباید با اجازهی شما بگویم که دیگر آدمها نمیتوانند انتظار داشته باشند که نوع مقاومت نیز به مانند اروپا یا به مانند کشورهایی باشد که در آنها حکومتها به طریق و قانونی سر کار آمدهاند.
ولی
آقای نوذری حتی اروپا هم این را تحمل نکرده، همچنان که پلیس آلمان ریخته و عدهای
را دستگیر کرده!
آنها وظیفهشان است که این کار را بکنند. گفتم که وقتی معاون مجلس فدرال آلمان هم وسط خیابان نشست، علیهاش شکایت کردند و دست و پایش را گرفتند و بردند. آنها وظیفهشان است که جلو یکسری کارها را بگیرند. از نظر حقوقی و از نظر دیپلماتیک. اعتراض به نقض سیستماتیک آن هم در رژیمی به مانند ایران، به نظر من با پرت کردن چندتا رنگ و پایین کشیدن پرچم در آن مرحلهای نیست که آدمها را به هیجان درآورد و ای وای ای وای راه بیندازند. در کشوری که مردمش لباس خودشان را نمیتوانند انتخاب کنند، به نظر من خیلی زیاد است که کسی بخواهد از واژه خشونت نسبت به این مسئله استفاده کند.
آنها وظیفهشان است که این کار را بکنند. گفتم که وقتی معاون مجلس فدرال آلمان هم وسط خیابان نشست، علیهاش شکایت کردند و دست و پایش را گرفتند و بردند. آنها وظیفهشان است که جلو یکسری کارها را بگیرند. از نظر حقوقی و از نظر دیپلماتیک. اعتراض به نقض سیستماتیک آن هم در رژیمی به مانند ایران، به نظر من با پرت کردن چندتا رنگ و پایین کشیدن پرچم در آن مرحلهای نیست که آدمها را به هیجان درآورد و ای وای ای وای راه بیندازند. در کشوری که مردمش لباس خودشان را نمیتوانند انتخاب کنند، به نظر من خیلی زیاد است که کسی بخواهد از واژه خشونت نسبت به این مسئله استفاده کند.
برای خواندن یا شنیدن کامل مطالب در منبع بروی تیتر آن کلیک
کنیم.
گزارش امیر جواهری ازحمله گروهی
از فعالین عرصه پناهندگی به سفارت جمهوری اسلامی در برلین و گفتگو باشادی اریاوند
گيدو وستروله، وزير امور خارجه آلمان در
تماس تلفنی با علیاکبر صالحی از حادثه پيش آمده اظهار تأسف کرد و آن را غيرقابل
قبول خواند.
وستروله گفت: "عدهای در این حادثه
دستگیر شدهاند که محاکمه خواهند شد."
وی افزود: "دولت آلمان حفاظت از سفارت
و سرکنسولگریهای ایران در آلمان را وظیفه خود دانسته و اجازه نخواهد داد این
حادثه تکرار شود."
علیاکبر صالحی نيز در این گفتوگوی تلفنی
گفت: "انتظار ما از دولت و پلیس آلمان این بود که با توجه به هشدارهای قبلی
سفارت از وقوع چنین حادثهای جلوگیری نموده و وظیفه خود را بهخوبی انجام میداد."
فیلم اشغال سفارت رژیم اسلامی ایران در برلین
Am 28.11 wurde die
Iranische Botschaft in Berlin angegriffen. Die Tür der Botschaft wurde mit
einer Kette verschlossen, so konnten Angehörige ebendieser sie nicht verlassen.
Dabei flogen Steine und Farbbeutel, außerdem wurde die Fahne am Mast
heruntergeholt und verbrannt. Außerdem skandierten die Aktivisten lautstark
Parolen gegen das "Regime" Mahmud Ahmadinedschad sowie
"Solidarität muss praktisch werden - Feuer und Flamme den Abschiebebehörden"
gegen die deutsche Abschiebepraxis. Die Aktion dauerte etwa 5-10 Minuten,
danach flohen die Aktivisten und wurden dabei von der Polizei verfolgt. Einige
der Aktivisten wurden in der Fakultät für Geschichte festgenommen, sie sind
allerdings wieder auf freiem Fuß. Laut Polizeimeldung wurden zwei der
Aktivisten wegen ungeklärter Aufenthaltsgenehmigungen in den
Abschiebungsgewahrsam übergeben. U.a. wird ihnen der Verstoß gegen das
Ausländergesetz vorgeworfen.
Nach Rücksprache mit den
Aktivisten gibt es neue Fotos, auf denen das Verbrennen deutlich zu sehen ist.
Außerdem haben die Aktivisten eingewilligt, dass die Bilder veröffentlicht
werden dürfen.
1310
GMT: A Death in Detention. Back from media work with BBC Persian to find The
Los Angeles Times summarising the case of Sattar Beheshti, the blogger who died during interrogation in prison earlier this
month:
The mysterious death of a dissident blogger while in Iranian police
custody this month has generated a rare torrent of criticism from officials
apparently embarrassed by a case that has drawn international condemnation and
again shined a spotlight on the nation's poor human rights record....
The
case has sparked an unusually public and vitriolic bout of blame-dispensing
among various powerful factions in the Islamic Republic.
and The National
offers a useful account of the "unlimited" hunger strike, now entering its seventh week, of detained attorney Nasrin Sotoudeh.
0910
GMT: Protest Watch. German police say a group of about 30 protesters pelted the Iranian Embassy in Berlin
with stones and paint and pulled down an Iranian flag.
Ten of the
demonstrators were detained. German Foreign Minister Guido Westerwelle
expressed his regret to his Iranian counterpart Ali Akbar Salehi.
۷ نظر:
سلام وحید جان
امروز هر کامنت، پیام شاد زنده بودن است!
راستش تو حتی با سبیل های چخماقی هم برای من وجدانی...
قول بده که هر کجا به خطا رفتم، اولین نفر، اعلام کنی
:-)
چه سریع جواب دادی :)
نظر رو برای اضافه کردن یک نکته حذف کردم (ببخشید فکر نمی کردم جواب داده باشی )
شبحی در حال به زیر کشیدن دیکتاتور هاست ، شبح آنارشیسم ! :)
(فقط در جهت کار بسیار زشت متلک پرانی به مارکسیست های سیبیل کلفت !)
( البته سیبیل کلفت صفتی است فقط برای نشان دادن دیکتاتور های مرتجع پدرسالار و ربطی به قطر سیبیل و خود سیبیل نداره !)
---------------
حتما رزا جان اگر چیزی بود می گم (ولی خب به قول بچه ها کارت خیلی درسته :) )
به کوری چشم سیستم هنوز زنده و خوشحالم !
با عشق و همبستگی
باهمبستگی و عشق ...
وحید جان
راستش باید زود میرفتم جایی.
اما تمام راه از تصور دیدار تو با سبیل ،همه مسافرین قطار گویا فهمیدند که به فکر یک مسئله بامزه است که لبخند گشادی روی صورتم آمده!
البته حتی زیر یک جفت سیبیل چخماقی هم نمیتوان قلب نازنینت را ندید، که برای بقای زندگی میتپد...
شعار عشق و همبستگی یا برعکسش یک نان کم دارد، کسی میگفت.
اما به نظرم در جهان کنونی مسئله تقسیم ثروت است...
در عرض ده روز دوبار حذف شدیم ، باز از كشتار و شكنجه و اعدام و زندان و فقر و بیكاری و دزدی دولتی اقازاده ها و رانت خوار ها و خون شور ها و .. می نویسیم ، از زن ستیزی ، كودك ازاری و پدوفیلی شرعی ..می نویسیم .. از دولت ها می نویسیم كه از كلام ازاد و اندیشه ازاد ، فكر ازاد می ترسند ، به هر بهانه ای سانسور و خفقان و ترس و وحشت و زندان و قانون و شرع و قاضی و بیدادگاه می سازند .اعتراض را در گلو خفه می كنند و مدعی عدل و عدالتند ..
فقر و بیكاری و بی خانمانی و بی حقوقی را با ازاد گذاشتن دست سرمایه و بازار گسترش می دهند ، افتابه دزد را دست می برند و دزدهای میلیاردی خودی را در پست ها و مقام های تازه نان و اب دار می گمارند و حاكمیت بازاری و دلالی و رانت خواری و دزدی را حكومت * مستضعفین * می خوانند .
اجازه وكالت می دهند ، وكیل حق كه شدی به هر بهانه ای با پرونده سازی به زندان و حبس و تبعید می كشانند .
حقوق و ازادی زنان و كودكان را اشكارا زیر پا له می كنند و عربده می كشند كه دین ما و مذهب ما مدافع حقوق كامل زنان است ..
ما می نویسیم ، با قلم شكسته تیز تر و واقعی تر می نویسیم
ممنون Critical Minds
ارسال یک نظر