Iranian Woman's Testimony of Rape and Torture
http://vimeo.com/24944194
ویدئو گزارش تجاوز در زندان
دوستان، تجاوز در زندان به زنان و مردان از بعد از انتخابات انجام نشد. این ویدئو گزارشی است از تجاوز سیستماتیک دستگیر شدگان بعد از انتخابات. البته نکته مهمی که برای من داشت اقدام برای آزادی تمام زندانیان است و نه فقط زندانیان سیاسی و نه فقط زندانیان سرشناس. زن جوان این ویدئو بدرستی بر ضرورت همبستگی تاکید کرد خواستار حمایت وهمبستگی با زندانیان گمنام شد. او از لابی گری برای زندانیان معروف مثل خانم ستوده و...بدرستی انتقاد میکند. ما اکنون از گزارشهای زندان میدانیم که اغلب زندانیان در خطر تجاوز هستند، حال بدست مامورین رژیم و یا به سفارش آنان توسط باندهای تبهکار برخی از بندهای مخوف در اوین، گوهردشت و...
در پی انتشار این ویدئوبرخی ادعا میکنند که چرا این ویدئو چند روز قبل از 22 خرداد رسانه ای شده و اینکار باعث ترساندن مردم و احتمالا تقلیل شرکت کنندگان در تظاهراتها و بخصوص تظاهرات 22 خرداد خواهد شد. سوال این است که اصولا قرار است برای چه به خیابان برویم؟
قرار نیست انسانها مثل اعدادی باشند که با بالا رفتن آمار شرکتشان در تظاهراتها شانس برخی را در امتیاز گرفتن و چانه زنی با قدرت بالا ببرند. انسانها نباید ابزار سیاست این و یا آن جریان سیاسی باشند. انسانها برای آزادی و عدالت هزینه دادند و هر زمان باید بدانند که نرخ این اعتراضات چقدر بالا است.
اما آنها مانند زن جوان این ویدئو با رسانه ای کردن ستم و تجاوزی که بر آنها اعمال شده دقیقا خواهان این هستند تا تجاوزگرشناسایی دستگیرو تنبیه شود و حق زندگی در کنار بقیه جامعه از اینها سلب شود و دقیقا همین هدف است که علیرغم خطر تجاوز و مرگ بسیاری را به خیابان کشاند و مقابل نیروی سرکوبگر قرار داد. از طرفی گزارش از خشونت امکان شناسایی تجاوزگران را با همه گیر شدن سنت افشا ی این جنایات بالابرده و همچنین امنیت نیروهای نظامی را که در این توحش علیه دستگیر شدگان و بطور کلی سرکوب زندانیان دست دارند را به خطر میاندازد و احتمال شناسایی آنها را بطور مشخص زیاد میکند. ما در جهانی گلوبال زندگی میکنیم و همانطور که کشتن ندا در جلوی دوربین انسانها را در همه جا از خشونت اعمال شده در ایران تکان داد ، گزارش تجاوز سیستماتیک در زندان نیز فشار بر رژیم هایی را در پی دارد که از این ابزار برای سرکوب نیروهای مخالفش و کنترل سیستمش (چه در زندان و چه خارج از زندان) استفاده میکند.
افشای چهره کریه ج.اسلامی بسیاری از جوانان را از توهم به "رحمت اسلامی" رژیم بیرون آورد. جوانانی که با شعار رای من کو مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند اینک به کمتر از سرنگونی این رژیم راضی نمیشوند.
افشای سیستماتیک تجاوزبه زندانی در رژیم اسلامی راه را برای بسیاری از زنان سیاسی در خارج از کشور باز کرد که جلوی دوربین حکایت خشونتی را که در دهه 60 به آنها رفته را بازگو کنند. هرگز فراموش نمیکنم در اتاق چت و گفتگو وقتی زنی از تجاوز به زندانیان زن دهه 60 گزارش داد و مردان سیاسی ادعا کردند که اینگونه نبوده. آقای ایرج مصداقی بخصوص ادعا داشت شاید تک و توک تجاوز شده ولی سیستماتیک نبوده. البته زنان هم در جوابش گفتند: شما از زندان زنان چه خبر دارید و...
اصولا بدلایل مختلف حتی کسانی از مخالفین ج. اسلامی مصلحت نمیبینند که در مورد تجاوز در زندان روشنگری شود. بعد از 32سال اینک بهترین تاکتیک "گفتن همه حقایق" به مردمی است که تحت این سیستم مجبور به کنار آمدن و زندگی هستند و یا جلوی آن سینه سپر کردند. مهم اما ایجاد آمادگی روحی است که انسانها بدانند واژه اسلامی چسبانده به رژیم از سفاکی و سرکوبگری آن کم نکرده و حتی با توجیه اسلامی شکنجه و تجاوز به جوانان و مخالفان اعمال شده و حتی با استفاده از مذهب بطور گسترده از متد های ماقبل تاریخ مثل حد زدن، سنگسار و اعدام علنی نیز برای سرکوب استفاده میکنند. آنها که هنوز به این رژیم و اصلاح آن توهم دارند و یا از آرای شرکت مردم در راهپیمایی ها برای چانه زنی با قدرت استفاده میکنند، اغلب آنها هستند که اینگونه از افشای جنایت رژیم دلنگرانند.
به هر حال این حق همه انسانهاست که بدانند و آگاهانه به صفوف مبارزان ملحق شوند واگر دانستن حقایق آنها را بترساند و خانه نشینشان کند این تصمیم فردی شان است.
اگرچه من نیز امیدوارم خیزش مردم میلیونی باشد اما نه به قیمت پنهانکاری.
به هر حال در دراز مدت ترس از دستگیری و تجاوز هم نمیتواند جلوی خیزش انسانها را بگیرد و تاریخ مبارزات جوامع انسانی نشان داد که دیکتاتوری تجاوز و سرکوب هیچکجا ماندنی نیست. در همین راستا این رسانه محدودیتی زمانی برای اینگونه افشاگری را قائل نشده و استدلالات ارائه شده علیه رسانه ای شدن این ویدئو را بیشتر سیاسی میداند. رژیم بدست آنهایی که از بیشتر حقایق باخبرند و "آگاه" سرنگون میشود. آنها که کماکان به استحاله این حکومت معتفدند و متوهم به اسلام ناب و محمدی و دنبال ساخت و پاخت از بالا ترجیحا بدنبال هوادارانی میباشند که کم میدانند، متوهم اند و یا با فرمان و کماندوی رهبران افشاگری قطره ای در زمانهای تعیین شده را رسانه ای می کنند.
به هر حال انسانی که بترسد میتواند روزی بر ترسش غلبه کند اما انسانی که ذره ای نیز به عدالت در بیدادگاههای رژیم توهم داشته باشد بعد از دستگیری له شده و در شوک دائم به سر خواهد برد. این ویدئو یکی از نمونه های مثبت است که ترس را به خشم تبدیل کرد و با شجاعت بیمثال چهره مخوف و تجاوزگر رژیم اسلامی را افشا میکند.
Shocking Video: Rape and Torture, Legacy of the Post-Election Crackdown
ویدئوIslamist Rapist Republic Iran
شهادت تکاندهنده زن جوانی که پس از انتخابات در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفت
برای خواندن ادامه مطلب اینجا کلیک کنیم.
دانشجو نيوز:در دومين سالگرد انتخابات مورد مناقشۀ سال ۱۳۸۸ و سرکوبی که در پی آن اتفاق افتاد، کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران امروز ويديوی شهادت يک زن جوان بازداشت شده را منتشر کرد که در آن وی شرح شکنجۀ شديد و تجاوز جنسی اش را بيان می کند.
گواهی قوی وی روايت مقامات ايرانی ، مبتنی بر انکار استفادۀ گسترده از شکنجه و تجاوز توسط نيروهای امنيتی عليه اعتراض کنندگان عادی را به چالش می کشد.
هادی قائمي، سخنگوی کمپين گفت: ”تجاوز بدترين نوع شکنجه است و اعلام ادعاهای مکرر شکنجه و آزار جنسی توسط قربانيان همچنان ادامه دارد.“
وی افزود: ”مقامات قوۀ قضاييۀ ايران در حاليکه به محافظت از عاملان چنين جنايت هايی ادامه ميدهند، چگونه می توانند ادعای سرسوزنی از مشروعيت داشته باشند؟ عملکرد قوۀ قضاييۀ که به نحو گسترده ای مصونيت از مجازات را تعميق بخشيده عملا اعتبار خود را بر باد داده است.“
کمپين از اينکه همان دستگاهها و نيروهايی امنيتی و اطلاعاتی که اين جنايات دهشتناک که درشهادت ويديوئی توضيح داده شده است را انجام داده اند، همچنان مسئوليت بازداشت های خودسرانه، بازجويي، و زندانی کردن زندانيان عقيدتی و سياسی را به عهده دارند نگرانی جدی خود را اعلام کرد.
در طی دو سال گذشته، قوۀ قضاييۀ ايران ابزاری در دست ماموران امنيتی و اطلاعاتی بوده است و عدم استقلال مطلق خود را به نمايش گذاشته است.
کمپين امروز ويديوی ۲۸ دقيقه ای از شهادت زن جوانی که پس از انتخابات دستگير، شکنجه و مورد تجاوز گرفته بود را منتشر کرد که قسمتی از مصاحبه ويديويی ۱۰۰ دقيقه ای وی ميباشد. مصاحبه کننده بيش از ۱۲ ساعت با وی در مورد تجربايت دوران بازداشت و پس از آن حضورا صحبت کرده است. بسياری از جزييات در ويديو نيامده است تا از شناسايی وی جلوگيری شود. مصاحبه کننده به کمپين گفت که مصاحبه چندين بار به دليل شرايط نامساعد روحی مصاحبه شونده قطع شده و پس از مدتی ادامه يافته است.
اين زن جوان به وضوح از تماس شهوانی پسر جوانی که در خدمت نيروهای امنيتی بوده در زمان دستگيری اش و انتقال به بازداشتگاهی مخفی به همراهی چندين زن ديگر که وی آن را به عنوان يک سوله تشريح می کند پرده بر ميدارد. او می گويد که بعد از چندين روز حبس با چشم بند و بدون آب، غذا، و دسترسی به سرويس بهداشتی سپس به بازداشتگاه مخفی ديگری برده ميشود و در يک سلول کوچک انفرادی نگه داشته ميشود.
اين زن جوان که در زمان دستگيری باکره بوده است، تشريح می کند که چگونه در اين بازداشتگاه، با چشم بند و دهان بند مورد تجاوز وحشيانه، ضرب و جرح و اهانت قرار گرفته است.
وی می گويد: “ اولين کاری که کرد با زبانش صورتم را ليسيد. احساس کردم وجودم خالی شد. احساس کردم تمام وجود من از تو دهنم دارد ميزند بيرون. بعد شروع کرد لباسهای من را در آوردن. من چشمهايم بسته بود دستم بسته بود من گريه ميکردم. “ خفه شو جنده“ .“ خفه شو جنده“ را همش يادم ميايد که بعد شروع کرد دست زدن، به همه جا يم دست زد. سوتينم باز کرد روپوش که تنم بود، مقنعه سرم نبود هيچی سرم نبود ،باز کرد ، بعد شروع کرد. هم لمس ميکرد هم ميزد، گفتش يک کاری ميکنم که نتونی برای کسی تعريف کني، يک کاری ميکنم باهات تا مدتها تو خونه بموني، يک کاری ميکنم باهات که هر موقع اسم من را ديدی جائی نتوانی زندگی کنی. يک کاری ميکنم ديوانه بشوی و کرد. به من تجاوز کرد.“
طبق اظهارات وي، مدتی بعد يک مامور امنيتی دستها، زانوها، و سينه وی را با آتش سيگار سوزانده و به شکم وی لگد زده، به نحوی که در دهانش خون جمع شده است.
اين قربانی در توصيف هفته های بعد از اولين تجاوز و آزارش توسط ماموران، می گويد: ”بوی خون توی دماغم بود، سرم گيج ميرفت. حالم خوب نبود، دوباره مرا منتقل کردند به سلولم. نميدانم چه زمانی طی شد. يک هفته شد، دو هفته شد. هر چند روز يکبار اين مساله تکرار ميشد. من را ميبردند توی آن اتاق. من را ميبردند توی آن اتاق ميزدند، تجاوز ميکردند�“
تجاوز اين قربانی برای چندين هفته، تا زمان آزاديش ادامه يافت. بعد از آزادی ، او دچار عفونت مجاری ادرار و چندين جراحت عفونی ديگرشده بود.
اين زن جوان گفت: “ خودم روحا همه چيزم داغون بود.“ اما او از ساير قربانيان تجاوز و شکنجه ميخواهد تا سخن بگويند و از جامعۀ بين المللی ميخواهد تا وضعيت دردناک قربانيان متعدد تجاوز جنسی و رفتار خشونت آميز با آنانی که اينک در سکوت ياس آميزی زندگی می کنند را فراموش نکنند.
کمپين از تاريخ سوم مرداد ۱۳۸۸ گزارش های مورد اطمينان و قابل باوری را مبنی بر تجاوز جنسی بازداشت شدگانِ بعد از انتخابات دريافت کرده است. به نظر می آيد که قربانيان عمدۀ تجاوز جنسی و سخت ترين بدرفتاری ها مردم عادی و اعتراض کنندگان ناشناس بوده اند. به نظر می رسد که مقامات ايرانی تلاش در فلج احساسی اين افراد داشته اند تا برای ايرانيان عادی پيامی بفرستند که اگر به خيابانها برويد، اگر از حکومت انتقاد کنيد، ما باعث رنج شما خواهيم شد.
در تاريخ ۷ مرداد ۱۳۸۸، مهدی کروبي، يکی از رهبران مخالفان، طی نامه ای به آيت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: ”عده اى از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند که برخى افراد با دختران بازداشتى با شدتى تجاوز نموده اند که منجر به ايجاد جراحات و پارگى در سيستم تناسلى آنان گرديده است. از سوى ديگر افرادى به پسرهاى جوان زندانى با حالتى وحشيانه تجاوز کرده اند به طورى که برخى دچار افسردگى و مشکلات جدى روحى و جسمى گرديده اند و در کنج خانههاى خود خزيده اند.“ اين نامه در تاريخ ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ علنی شد و خواستار تحقيقی از سوی مجلس شد.
در تاريخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸، علی لاريجانی ،رييس مجلس اسلامی ايران، اعلام کرد که يک کميتۀ ويژۀ مجلس مدارکی را که کروبی ارائه کرده بود رد کرده است. اين انکار به قدری شتاب زده بود که قويا نشان ميداد کميتۀ علی لاريجانی اساسا هيچگونه تحقيقات جدی و يا عميقی انجام نداده است. در تاريخ ۳ شهريور، کروبی شرح دقيقی از تحقيقات خويش را چاپ کرد و با يک کميتۀ ويژۀ مجلس ديدار کرد. در تاريخ ۱۶ و ۱۷ شهريور ۱۳۸۸، ماموران امنيتی به سه گروهی که در حال جمع آوری گواهی تجاوز و شکنجه از قربانيان بودند حمله کردند. اين سه گروه انجمن دفاع از حقوق زندانيان، کميتۀ پيگيری وضعيت بازداشت شدگان، که جزيی از ستاد انتخاباتی نامزد انتخاباتی ميرحسين موسوی بود، و کميتۀ پيگيری بازداشت شدگان و مجروحان ، که تحت نظارت ستاد مهدی کروبی قرار داشت، بودند. ماموران امنيتی کليۀ مدارک و مستندات آنها را با خود بردند.
مدت کوتاهی پس از اينکه مقامات تلاش کردند تا مدارک تجاوز و شکنجه را مخفی کنند، دو قربانی مرد، ابراهيم مهتری و ابراهيم شريفي، از ايران خارج و شهادت خود را به کمپين و ساير سازمانهای حقوق بشری بين المللی ارائه کردند.
هادی قائمی گفت: ”هرچقدر مقامات ايرانی تلاش در پنهان کردن حقيقت می کنند، نميتوانند موفق شوند. تمامی اين قربانيانِ جوان بخشی از جامعۀ ايران هستند. فجايعی که برعليه آنان انجام شده است نميتواند از حافظۀ جمعی مملکت پاک شود و اصرار بر عدالت و پاسخگويی حکومت ايران را دنبال خواهد کرد.“
هادی قائمی افزود: ”ماهيت غم انگيز پروندۀ اين زن جوان، عدم پاسخگويي، و بی توجهی کامل به حداقل تضمين های آيين دادرسي، شواهد تکان دهنده ای از سيستم قضايی در حال تلاشی ايران است.“
کمپين از گزارشگر ويژۀ سازمان ملل متحد که به زودی برای رسيدگی به وضعيت حقوق بشر در ايران انتصاب خواهد شد ميخواهد تا به کليۀ ادعاهای شکنجه، با توجه ويژه نسبت به ادعاهای تجاوز توسط بازجويان، رسيدگی کند. کمپين همچنين به لزوم تحقيق کامل و مورد تعقيب قراردادن جنايتکاران به قصد اطمينان دادن به افرادی که در ارائۀ اطلاعات گام می گذارند تاکيد می کند تا اين شهود نگران تلافی نباشند.
http://vimeo.com/24944194
ویدئو گزارش تجاوز در زندان
دوستان، تجاوز در زندان به زنان و مردان از بعد از انتخابات انجام نشد. این ویدئو گزارشی است از تجاوز سیستماتیک دستگیر شدگان بعد از انتخابات. البته نکته مهمی که برای من داشت اقدام برای آزادی تمام زندانیان است و نه فقط زندانیان سیاسی و نه فقط زندانیان سرشناس. زن جوان این ویدئو بدرستی بر ضرورت همبستگی تاکید کرد خواستار حمایت وهمبستگی با زندانیان گمنام شد. او از لابی گری برای زندانیان معروف مثل خانم ستوده و...بدرستی انتقاد میکند. ما اکنون از گزارشهای زندان میدانیم که اغلب زندانیان در خطر تجاوز هستند، حال بدست مامورین رژیم و یا به سفارش آنان توسط باندهای تبهکار برخی از بندهای مخوف در اوین، گوهردشت و...
در پی انتشار این ویدئوبرخی ادعا میکنند که چرا این ویدئو چند روز قبل از 22 خرداد رسانه ای شده و اینکار باعث ترساندن مردم و احتمالا تقلیل شرکت کنندگان در تظاهراتها و بخصوص تظاهرات 22 خرداد خواهد شد. سوال این است که اصولا قرار است برای چه به خیابان برویم؟
قرار نیست انسانها مثل اعدادی باشند که با بالا رفتن آمار شرکتشان در تظاهراتها شانس برخی را در امتیاز گرفتن و چانه زنی با قدرت بالا ببرند. انسانها نباید ابزار سیاست این و یا آن جریان سیاسی باشند. انسانها برای آزادی و عدالت هزینه دادند و هر زمان باید بدانند که نرخ این اعتراضات چقدر بالا است.
اما آنها مانند زن جوان این ویدئو با رسانه ای کردن ستم و تجاوزی که بر آنها اعمال شده دقیقا خواهان این هستند تا تجاوزگرشناسایی دستگیرو تنبیه شود و حق زندگی در کنار بقیه جامعه از اینها سلب شود و دقیقا همین هدف است که علیرغم خطر تجاوز و مرگ بسیاری را به خیابان کشاند و مقابل نیروی سرکوبگر قرار داد. از طرفی گزارش از خشونت امکان شناسایی تجاوزگران را با همه گیر شدن سنت افشا ی این جنایات بالابرده و همچنین امنیت نیروهای نظامی را که در این توحش علیه دستگیر شدگان و بطور کلی سرکوب زندانیان دست دارند را به خطر میاندازد و احتمال شناسایی آنها را بطور مشخص زیاد میکند. ما در جهانی گلوبال زندگی میکنیم و همانطور که کشتن ندا در جلوی دوربین انسانها را در همه جا از خشونت اعمال شده در ایران تکان داد ، گزارش تجاوز سیستماتیک در زندان نیز فشار بر رژیم هایی را در پی دارد که از این ابزار برای سرکوب نیروهای مخالفش و کنترل سیستمش (چه در زندان و چه خارج از زندان) استفاده میکند.
افشای چهره کریه ج.اسلامی بسیاری از جوانان را از توهم به "رحمت اسلامی" رژیم بیرون آورد. جوانانی که با شعار رای من کو مورد شکنجه و تجاوز قرار گرفتند اینک به کمتر از سرنگونی این رژیم راضی نمیشوند.
افشای سیستماتیک تجاوزبه زندانی در رژیم اسلامی راه را برای بسیاری از زنان سیاسی در خارج از کشور باز کرد که جلوی دوربین حکایت خشونتی را که در دهه 60 به آنها رفته را بازگو کنند. هرگز فراموش نمیکنم در اتاق چت و گفتگو وقتی زنی از تجاوز به زندانیان زن دهه 60 گزارش داد و مردان سیاسی ادعا کردند که اینگونه نبوده. آقای ایرج مصداقی بخصوص ادعا داشت شاید تک و توک تجاوز شده ولی سیستماتیک نبوده. البته زنان هم در جوابش گفتند: شما از زندان زنان چه خبر دارید و...
اصولا بدلایل مختلف حتی کسانی از مخالفین ج. اسلامی مصلحت نمیبینند که در مورد تجاوز در زندان روشنگری شود. بعد از 32سال اینک بهترین تاکتیک "گفتن همه حقایق" به مردمی است که تحت این سیستم مجبور به کنار آمدن و زندگی هستند و یا جلوی آن سینه سپر کردند. مهم اما ایجاد آمادگی روحی است که انسانها بدانند واژه اسلامی چسبانده به رژیم از سفاکی و سرکوبگری آن کم نکرده و حتی با توجیه اسلامی شکنجه و تجاوز به جوانان و مخالفان اعمال شده و حتی با استفاده از مذهب بطور گسترده از متد های ماقبل تاریخ مثل حد زدن، سنگسار و اعدام علنی نیز برای سرکوب استفاده میکنند. آنها که هنوز به این رژیم و اصلاح آن توهم دارند و یا از آرای شرکت مردم در راهپیمایی ها برای چانه زنی با قدرت استفاده میکنند، اغلب آنها هستند که اینگونه از افشای جنایت رژیم دلنگرانند.
به هر حال این حق همه انسانهاست که بدانند و آگاهانه به صفوف مبارزان ملحق شوند واگر دانستن حقایق آنها را بترساند و خانه نشینشان کند این تصمیم فردی شان است.
اگرچه من نیز امیدوارم خیزش مردم میلیونی باشد اما نه به قیمت پنهانکاری.
به هر حال در دراز مدت ترس از دستگیری و تجاوز هم نمیتواند جلوی خیزش انسانها را بگیرد و تاریخ مبارزات جوامع انسانی نشان داد که دیکتاتوری تجاوز و سرکوب هیچکجا ماندنی نیست. در همین راستا این رسانه محدودیتی زمانی برای اینگونه افشاگری را قائل نشده و استدلالات ارائه شده علیه رسانه ای شدن این ویدئو را بیشتر سیاسی میداند. رژیم بدست آنهایی که از بیشتر حقایق باخبرند و "آگاه" سرنگون میشود. آنها که کماکان به استحاله این حکومت معتفدند و متوهم به اسلام ناب و محمدی و دنبال ساخت و پاخت از بالا ترجیحا بدنبال هوادارانی میباشند که کم میدانند، متوهم اند و یا با فرمان و کماندوی رهبران افشاگری قطره ای در زمانهای تعیین شده را رسانه ای می کنند.
به هر حال انسانی که بترسد میتواند روزی بر ترسش غلبه کند اما انسانی که ذره ای نیز به عدالت در بیدادگاههای رژیم توهم داشته باشد بعد از دستگیری له شده و در شوک دائم به سر خواهد برد. این ویدئو یکی از نمونه های مثبت است که ترس را به خشم تبدیل کرد و با شجاعت بیمثال چهره مخوف و تجاوزگر رژیم اسلامی را افشا میکند.
Shocking Video: Rape and Torture, Legacy of the Post-Election Crackdown
ویدئوIslamist Rapist Republic Iran
شهادت تکاندهنده زن جوانی که پس از انتخابات در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفت
برای خواندن ادامه مطلب اینجا کلیک کنیم.
دانشجو نيوز:در دومين سالگرد انتخابات مورد مناقشۀ سال ۱۳۸۸ و سرکوبی که در پی آن اتفاق افتاد، کمپين بين المللی حقوق بشر در ايران امروز ويديوی شهادت يک زن جوان بازداشت شده را منتشر کرد که در آن وی شرح شکنجۀ شديد و تجاوز جنسی اش را بيان می کند.
گواهی قوی وی روايت مقامات ايرانی ، مبتنی بر انکار استفادۀ گسترده از شکنجه و تجاوز توسط نيروهای امنيتی عليه اعتراض کنندگان عادی را به چالش می کشد.
هادی قائمي، سخنگوی کمپين گفت: ”تجاوز بدترين نوع شکنجه است و اعلام ادعاهای مکرر شکنجه و آزار جنسی توسط قربانيان همچنان ادامه دارد.“
وی افزود: ”مقامات قوۀ قضاييۀ ايران در حاليکه به محافظت از عاملان چنين جنايت هايی ادامه ميدهند، چگونه می توانند ادعای سرسوزنی از مشروعيت داشته باشند؟ عملکرد قوۀ قضاييۀ که به نحو گسترده ای مصونيت از مجازات را تعميق بخشيده عملا اعتبار خود را بر باد داده است.“
کمپين از اينکه همان دستگاهها و نيروهايی امنيتی و اطلاعاتی که اين جنايات دهشتناک که درشهادت ويديوئی توضيح داده شده است را انجام داده اند، همچنان مسئوليت بازداشت های خودسرانه، بازجويي، و زندانی کردن زندانيان عقيدتی و سياسی را به عهده دارند نگرانی جدی خود را اعلام کرد.
در طی دو سال گذشته، قوۀ قضاييۀ ايران ابزاری در دست ماموران امنيتی و اطلاعاتی بوده است و عدم استقلال مطلق خود را به نمايش گذاشته است.
کمپين امروز ويديوی ۲۸ دقيقه ای از شهادت زن جوانی که پس از انتخابات دستگير، شکنجه و مورد تجاوز گرفته بود را منتشر کرد که قسمتی از مصاحبه ويديويی ۱۰۰ دقيقه ای وی ميباشد. مصاحبه کننده بيش از ۱۲ ساعت با وی در مورد تجربايت دوران بازداشت و پس از آن حضورا صحبت کرده است. بسياری از جزييات در ويديو نيامده است تا از شناسايی وی جلوگيری شود. مصاحبه کننده به کمپين گفت که مصاحبه چندين بار به دليل شرايط نامساعد روحی مصاحبه شونده قطع شده و پس از مدتی ادامه يافته است.
اين زن جوان به وضوح از تماس شهوانی پسر جوانی که در خدمت نيروهای امنيتی بوده در زمان دستگيری اش و انتقال به بازداشتگاهی مخفی به همراهی چندين زن ديگر که وی آن را به عنوان يک سوله تشريح می کند پرده بر ميدارد. او می گويد که بعد از چندين روز حبس با چشم بند و بدون آب، غذا، و دسترسی به سرويس بهداشتی سپس به بازداشتگاه مخفی ديگری برده ميشود و در يک سلول کوچک انفرادی نگه داشته ميشود.
اين زن جوان که در زمان دستگيری باکره بوده است، تشريح می کند که چگونه در اين بازداشتگاه، با چشم بند و دهان بند مورد تجاوز وحشيانه، ضرب و جرح و اهانت قرار گرفته است.
وی می گويد: “ اولين کاری که کرد با زبانش صورتم را ليسيد. احساس کردم وجودم خالی شد. احساس کردم تمام وجود من از تو دهنم دارد ميزند بيرون. بعد شروع کرد لباسهای من را در آوردن. من چشمهايم بسته بود دستم بسته بود من گريه ميکردم. “ خفه شو جنده“ .“ خفه شو جنده“ را همش يادم ميايد که بعد شروع کرد دست زدن، به همه جا يم دست زد. سوتينم باز کرد روپوش که تنم بود، مقنعه سرم نبود هيچی سرم نبود ،باز کرد ، بعد شروع کرد. هم لمس ميکرد هم ميزد، گفتش يک کاری ميکنم که نتونی برای کسی تعريف کني، يک کاری ميکنم باهات تا مدتها تو خونه بموني، يک کاری ميکنم باهات که هر موقع اسم من را ديدی جائی نتوانی زندگی کنی. يک کاری ميکنم ديوانه بشوی و کرد. به من تجاوز کرد.“
طبق اظهارات وي، مدتی بعد يک مامور امنيتی دستها، زانوها، و سينه وی را با آتش سيگار سوزانده و به شکم وی لگد زده، به نحوی که در دهانش خون جمع شده است.
اين قربانی در توصيف هفته های بعد از اولين تجاوز و آزارش توسط ماموران، می گويد: ”بوی خون توی دماغم بود، سرم گيج ميرفت. حالم خوب نبود، دوباره مرا منتقل کردند به سلولم. نميدانم چه زمانی طی شد. يک هفته شد، دو هفته شد. هر چند روز يکبار اين مساله تکرار ميشد. من را ميبردند توی آن اتاق. من را ميبردند توی آن اتاق ميزدند، تجاوز ميکردند�“
تجاوز اين قربانی برای چندين هفته، تا زمان آزاديش ادامه يافت. بعد از آزادی ، او دچار عفونت مجاری ادرار و چندين جراحت عفونی ديگرشده بود.
اين زن جوان گفت: “ خودم روحا همه چيزم داغون بود.“ اما او از ساير قربانيان تجاوز و شکنجه ميخواهد تا سخن بگويند و از جامعۀ بين المللی ميخواهد تا وضعيت دردناک قربانيان متعدد تجاوز جنسی و رفتار خشونت آميز با آنانی که اينک در سکوت ياس آميزی زندگی می کنند را فراموش نکنند.
کمپين از تاريخ سوم مرداد ۱۳۸۸ گزارش های مورد اطمينان و قابل باوری را مبنی بر تجاوز جنسی بازداشت شدگانِ بعد از انتخابات دريافت کرده است. به نظر می آيد که قربانيان عمدۀ تجاوز جنسی و سخت ترين بدرفتاری ها مردم عادی و اعتراض کنندگان ناشناس بوده اند. به نظر می رسد که مقامات ايرانی تلاش در فلج احساسی اين افراد داشته اند تا برای ايرانيان عادی پيامی بفرستند که اگر به خيابانها برويد، اگر از حکومت انتقاد کنيد، ما باعث رنج شما خواهيم شد.
در تاريخ ۷ مرداد ۱۳۸۸، مهدی کروبي، يکی از رهبران مخالفان، طی نامه ای به آيت الله هاشمی رفسنجانی نوشت: ”عده اى از افراد بازداشت شده مطرح نموده اند که برخى افراد با دختران بازداشتى با شدتى تجاوز نموده اند که منجر به ايجاد جراحات و پارگى در سيستم تناسلى آنان گرديده است. از سوى ديگر افرادى به پسرهاى جوان زندانى با حالتى وحشيانه تجاوز کرده اند به طورى که برخى دچار افسردگى و مشکلات جدى روحى و جسمى گرديده اند و در کنج خانههاى خود خزيده اند.“ اين نامه در تاريخ ۱۸ مرداد ۱۳۸۸ علنی شد و خواستار تحقيقی از سوی مجلس شد.
در تاريخ ۲۱ مرداد ۱۳۸۸، علی لاريجانی ،رييس مجلس اسلامی ايران، اعلام کرد که يک کميتۀ ويژۀ مجلس مدارکی را که کروبی ارائه کرده بود رد کرده است. اين انکار به قدری شتاب زده بود که قويا نشان ميداد کميتۀ علی لاريجانی اساسا هيچگونه تحقيقات جدی و يا عميقی انجام نداده است. در تاريخ ۳ شهريور، کروبی شرح دقيقی از تحقيقات خويش را چاپ کرد و با يک کميتۀ ويژۀ مجلس ديدار کرد. در تاريخ ۱۶ و ۱۷ شهريور ۱۳۸۸، ماموران امنيتی به سه گروهی که در حال جمع آوری گواهی تجاوز و شکنجه از قربانيان بودند حمله کردند. اين سه گروه انجمن دفاع از حقوق زندانيان، کميتۀ پيگيری وضعيت بازداشت شدگان، که جزيی از ستاد انتخاباتی نامزد انتخاباتی ميرحسين موسوی بود، و کميتۀ پيگيری بازداشت شدگان و مجروحان ، که تحت نظارت ستاد مهدی کروبی قرار داشت، بودند. ماموران امنيتی کليۀ مدارک و مستندات آنها را با خود بردند.
مدت کوتاهی پس از اينکه مقامات تلاش کردند تا مدارک تجاوز و شکنجه را مخفی کنند، دو قربانی مرد، ابراهيم مهتری و ابراهيم شريفي، از ايران خارج و شهادت خود را به کمپين و ساير سازمانهای حقوق بشری بين المللی ارائه کردند.
هادی قائمی گفت: ”هرچقدر مقامات ايرانی تلاش در پنهان کردن حقيقت می کنند، نميتوانند موفق شوند. تمامی اين قربانيانِ جوان بخشی از جامعۀ ايران هستند. فجايعی که برعليه آنان انجام شده است نميتواند از حافظۀ جمعی مملکت پاک شود و اصرار بر عدالت و پاسخگويی حکومت ايران را دنبال خواهد کرد.“
هادی قائمی افزود: ”ماهيت غم انگيز پروندۀ اين زن جوان، عدم پاسخگويي، و بی توجهی کامل به حداقل تضمين های آيين دادرسي، شواهد تکان دهنده ای از سيستم قضايی در حال تلاشی ايران است.“
کمپين از گزارشگر ويژۀ سازمان ملل متحد که به زودی برای رسيدگی به وضعيت حقوق بشر در ايران انتصاب خواهد شد ميخواهد تا به کليۀ ادعاهای شکنجه، با توجه ويژه نسبت به ادعاهای تجاوز توسط بازجويان، رسيدگی کند. کمپين همچنين به لزوم تحقيق کامل و مورد تعقيب قراردادن جنايتکاران به قصد اطمينان دادن به افرادی که در ارائۀ اطلاعات گام می گذارند تاکيد می کند تا اين شهود نگران تلافی نباشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر