این وبلاگ در عزای قتل ناجوانزنانه نویسنده اش و بقیه ترورهای پالتاکی، چریکی، ناموسی، عاطفی و... یک هفته به شما مرخصی میدهد. حالشو ببرید!
توضیح چگونگی "واقعه"، و ترور "درون تشکیلاتی، خبر هولناک، کتاب نادری و ..
برای خواندن روی ادامه مطلب کلیک کنیم.
یادمان باشد: آیین نامه ی لباس و پوشش و آیین نامه ی رفتار و اخلاق در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
تصویب سال 54 از کتاب نادری، که گویا زیرپا گذاشتنش کماکان قربانی میگیرد.
«دختران باید در خانه، لباس تیره و گشاد و شلوار بپوشند. پوشیدن لباس رنگ روشن و آستین کوتاه ممنوع است. دختران در خانهها نباید آرایش کنند؛ مگر در مواقعی که میخواهند از خانه بیرون بروند و بعد از مراجعت به خانه باید قبل از مواجهه با پسران آن را پاک کنند. محل نگهداری لباس دختران و پسران باید کاملن از یکدیگر جدا باشد. لباسهای زیر هیچکدام پس از شستن نباید در انظار قرار گیرد... پسران هیچگاه نباید حتا هنگام ورزش در منزل با زیرپیراهن باشند. دختران و پسران باید همیشه در خانه جوراب به پا داشته باشند... دختران و پسران در خانه نباید با یکدیگر شوخی کنند و یا زیاد بخندند. دختران میبایست در تمام لحظات با جدیت رفتار کنند و در برخورد با پسران نباید شل و ول باشند. پسران حتا هنگام ورزش نمیبایست به دختران مشت بزنند.» (۱۴)
منبع : چریکهای فدایی خلق. از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷. جلد اول. موسسه ی مطالعات و پژوهشهای سیاسی. چاپ اول. تهران. ۱۳۸۷.- صفحه ی ۶۱۱- کپی آیین نامه از این مقاله اینجا. چون با خواندن خود کتاب جان تان سخت به خطر میافتد اینجا
کوراغلی ای-میل: savalan67@hotmail.com
22:21 2 اسفند 1390
با درود و خسته نباشید به مسئولین سایت وزین روشنگری ضمن تشکر از انتشار اطلاعیه اتاق افق چپ انقلابی، لازم دیدم به فردی که با نام "روزا" به انتقاد از مسئول اتاق افق چپ انقلابی پرداخته است پاسخی هر چند کوتاه داده باشم تا ذهنیت نامیرده را بیش از پیش به علل ممانعت از ورود وی به اتاق را روشن نمایم. خانم " روزا" ! دلیل اصلی ممانعت از ورود شما به اتاق مذکور چیزی نیست جزء نوشته ها و برخورد شما در دو مورد مشخص.. 1) قدردانی و تمجید شما از مامور وزارت اطلاعات رژیم بنام "نادری" ! بظاهر نویسنده دو جلد کتاب (چریک های فدائی خلق از نخستین کنش ها تا بهمن 57 و انقلاب اسلامی و بحران در گفتمان). که گویا با این تحریفات تاریخی ذهن شما را نسبت به چریک ها منور نموده اند. 2) برخورد غیر اخلاقی و غیر انسانی شما به یکی از رفقای زن که زندانی سیاسی رژیم ددمنش اسلامی در دهه خونین شصت بوده و توسط جانیان رژیم در سیاه چالهای مخوف حکومت جهل اسلامی بمانند هزاران زندانی بی دفاع مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته است، می باشد. بدون تردید در رابطه با هر دو مورد مطلب زیاد است که در این پیام کوتاه نمی گنجد.
مسئول اتاق افق چپ انقلابی / کوراغلی
Rosa: چند روزی است که آگهی اتاق اینترنتی به اسم "چپ انقلابی" بروی سایت وزین روشنگری قرار دارد.
دفعه قبل خواستم دیروقت به اتاق مجازیشان وارد شوم، دیدم حذف هستم. اتاق عمومی بود و اکنون نیز در جلسه آینده آقای دکتر يونس پارسابناب دعوت شدند. گویا گرداننده اتاق "کوراوغلی" که اخراجی سازمان فداییان کمونیست است ( خودش البته در مجازی اعلام انشعاب کرد اما بدون ارائه دلایل سیاسی اختلافش). کوراوغلو در زیر کامنت من و اعتراض به حذفم، سعی در "تفهیم اتهام" کرده و بعد از اجرای گروهی اعدام مجازی یک ماهه بعدش ، شتابزده دلیل حذف را ارائه میدهد.
احتمالا اگر اینگونه افراد در دنیای واقعی قدرتی داشتند، حتی خود را مجبور نمی دیدند، همین دو جمله را هم تفهیم اتهام کنند و به خاطر گل روی "روشنگری" بلاخره جریان دادگاه غیبی من با شرکت همه "روفقای فدایی مجازی" و حکم اعدام صحرایی و عاجل برملا شد.
البته که این افتخاری والا است، از طرف گروهی که افرادش دست کمی از خواجگان قلعه الموت ندارند، بعنوان کسی که کماکان در جستجوی حقیقت است و ختنه فکری/تشکیلاتی نشده، لجنی را هم بزنم، که شاید بویش مشام نسل بعد از انقلاب را هوشیار کند.
اتهام من تشکر از نادری و کتابش است که در لینک های زیر در بلاگم منتشر شد.
http://archiverosa.blogspot.com/2011/12/no-pasaran.html
http://archiverosa.blogspot.com/2011/11/blog-post_01.html
http://archiverosa.blogspot.com/2011/10/blog-post_04.html
از طرفی اتهام دیگر من توسط دادستان، قاضی و جلاد "توهین" به زنی است که گویا یکی از رفقای زن اینان است که نوشته: او زندانی سیاسی رژیم ددمنش اسلامی در دهه خونین شصت بوده و توسط جانیان رژیم در سیاه چالهای مخوف حکومت جهل اسلامی بمانند هزاران زندانی بی دفاع مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته است.
اینکه این زن مجازی که احتمالا همان ادمین گفتگو های زندان "تراز" باشد. اگرچه ایشان از شکنجه شدگی در میان خانواده فداییان مشهورجهان باید باشند، ولی در تعجبم که کسی حاضر به اعلام نامش، حتی نام مجازیش نیز نه در کامنت و نه در فایل صوتی - فایل صوتی میباشد،
احتمالا باید نقش جنازه را در سناریوی دادخواهی خون شهدا بازی کند! حکم اعدام در نوشتار بالای کوراغلو. احکام دادگاههای زنجیره ای دیگر اینجا
منظور رفیق کبیر کوراوغ لو احتمالا رفیق زنتشان "تراز" ادمین اتاق ایران پویش، گفتگو های زندان، و اتحاد سوسیالیستها، اتاق مرحوم بهزاد کاظمی است، این رفیق زن نه علنی است، نه کتاب خاطراتی دارد و نه وبلاگی ونه حتی یک صفحه نوشتاری جایی منتشر کرد... البته هر جا هم من در اتاقهای مجازی اش اعتراض کردم، به شرکت افراد شناخته شده اکثریتی در سمینارشان در یوته بوری/ سوئد، ایشان ابتدا تاتر معروف "قربانی شکنجه و تجاوز" را در اتاق اینترنتی اش اجرا کرده و بعدش با 1 کلیک فوری من را از اتاقهای اینترنتی ای که مبصرش بود حذف کرد. اینکه این رفقای زن مجازی و واقعی شما در "گذشته" چه مبارزاتی داشتند، را کسی نمیداند. و موضوع بحث من و این وبلاگ نیز نبوده است. چیزی که در خارج از کشور اینان با نامهای مجازی شان عملا در دنیای واقعی انجام میدهند، همکاری با اکثریتی هایی مانند رضا طالبی و نشستن پای بساط آراز فنی و کلا "آن کار دیگر" است.
حال بدلیل افشاگری از عملکرد کنونی شان و در رابطه با اعمال خارج از کشوریشان در این وبلاگ و طرح اینکه "نمیتوان هم از توبره "چپ رادیکال و انقلابی" خورد و هم گوش پای سخنرانی" چپی" گذاشت که به ادعای خود اینها، گویا این منشعبین اکثریتی و فدایی بودند که گروه گروه چپ رادیکال برانداز را با لو دادن به لاجوردی ها روانه زندانهای رژیم اسلامی کردند.
بدلیل این افشاگری ها که "گفتگوهای زندانی به محل قند شکستن با زندانبان تبدیل شد"، من از همگی اتاقهای به اصطلاح "چپ انقلابی" آنها حذف شدم! راستش اگر این اکثریتی ها بودند که شما را لو داده اند، پس چرا اولین سخنرانان سمینار زندانیان سیاسی شما در یوته بوری اکثریتی بودند؟
اگر فداییان اکثریت "دیه" زندانتان و بقولی "غرامت" لو دادنتان را با پولهای مالیات دهندگان هلندی و سوئدی پرداختند، و آشتی بزرگ در خانواده فداییان صورت گرفته اعلام کنید. و یا اینکه فقط از قصاص اکثریتی های دارای پول، مقام و امکانات انصراف دادید؟ و اکنون دمخور همدیگرید؟
من و خیلی ها مواضع جدیدتان را در اعمالتان حدس میزنیم، مانند پروژه شهرزاد نیوز، همکاری با پروژه هلندی "شادی صدر" و...
شما در مجازی با شعار "نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم" همه را به جرم "دفاع از رژیم" و از موضع " اولترا چپ" حذف، اعدام و زبان میبندید. اما عکسهای دستجمعی تان در یوته بوری و ماچ و بوسه عرفات ی از صورت اکثریتی ها، مریدان رضا ارجمندی و حامیان سبز "امام راحل ی" با مونتاژ فیلم تان روی فیلم دادخواهی مادر ریاحی با وجود سابقه کارمندی در آدینه (بهنود/ سرکوهی) و استفاده از نام "چپ انقلابی" در تناقض است . و فوکوس من روی این تناقضات در عملتان، شما را به برپایی دادگاههای صحرایی تان مجاب کرد. هزینه این افشاگری البته حذف من باید باشد، قیمت ناچیزی در قبال افشای کارمندان سابق و همکاران کنونی سیستم، در لباس میش زندانی سیاسی سر موضعی!
مسئله تراژیک را با تکرارش تنها در کمدی میتوان نمایش داد:
انا خلق و انا علیه راجعون :- )
برای اطلاع بیشتراز قتل ناجوانزنانه اینجانب با کلیک روی اینجا میتوانید از کامنتکاری های قاتل و مقتول پس از مرگ مطلع شویم.
خطوط زیر اما در آرامگاه مجازی شورشیان پالتاک علیه این قتل سیاسی، کمی ناموسی و بشدت عاطفی حک شد!
باشد که خون من ریشه این جریان بظاهر انقلابی را در تمام زمانها و مکانهایی که انسان روزی قدم میگذارد بخشکاند. آمین!
برای خواندن کل مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنیم.
اعدام انقلابی "رزا- ال" توسط هادي و مجيد و منصور "کمیته مخفی مجازی و تصفیه سیاسی" توسط چریکهای متحد فداییان خلق ایران صورت گرفته و تمامی گرایشات انشعابی دراتاق تیمی پالتاکی غیابی او را به اعدام محکوم می کنند، رزا- ال با اعتماد راسخ به رفیق اسکندر و هادی و با کینه به دشمن خلق مانند همیشه با سیانور زیر لبش بر سر قرار چت، باغی در حوالی گفتمان سیاسی و اجتماعی حاضر شد و متعجب به حضور اخراجی تشکیلات "کوراوغلو" اعتراض میکند. هادی و اسکندر به رزا اطمینان دادند که رفیق دوباره عضوگیری شده و تاسیسات ی (پوششی) در پالتاک به اسم " اتاق "انقلابیون چپ" که در واقع " ستاد "چریک ها ست" درست کرده و روفقای سیاهکل از این سر پل دیجیتالی پیام ها بهم می دهند و هادی با تیم ها قرار و مدار می گذاشت و با شاخه خارج کشور سازمان و نهادهای حامی هلندی و دیگران بطور مرتب قرارهای اسکایپ داشت.
حکم تصفیه مجازی رزا-ال با اعلام طبقه "خورده بورژوا" و مفسد فی الرض به فارنگلیسی توسط "اکبر" مهر و امضا شد. اما اسم رهبر"محمدی"، "اصفهانی"، "هوشنگ"، "عباس"، و "کریم" بود و تناقض دیگر اینکه رهبر با بیسوادی خرده بورژوازی را خورده بورژوازی نوشته!
خوشبختانه با ویسپری از آلمان مشخص شد که اکبر همان "محمدی"، "اصفهانی"، "هوشنگ"، "عباس"، و "کریم" است که تازه فارنگلیسی بلد شده و هم اینکه به اجبار 4 انگشتی تایپ کرده و انگشت دیگرش روی ماشه ماوس آماده شلیک بوده.
با این توضیحات از کشور دوست و رفیق آلمان شرقی و تضمین اینکه "اکبر" همان اسم رمز رهبر است و "اصغر" نیست، حکم تصفیه فیزیکی برای اجرا به اتاق اینترنتی اجرای احکام همان روم" زندانیان سیاسی ایران پویش" رفت. و بعد از سپری شدن مراحل قانونی، نظامی و چریکی اجرا شد.
بلاخره در لحظات آخر اتمام قرار اینترنتی با رگبار کلیک همزمان رفقا رزا بر زمین افتاده و بدون ذخیره و سیو "شر دیجیتالی اش" برای تمام زمانها و مکانهای مجازی کنده شده و رفقای گفتگو های زندان با امید به آزادی " به همت توده ها" یک هفته تمام سالروز سیاهکل را در پالتاک خلق قهرمان و چریک پرور ایرانیان جشن میگیرند. متاسفانه این تصفیه سیاسی، عاطفی و ناموسی از طرف خلق های فارسی زبان محکوم شد. با فشار توده ها گرایش سوسیالیزم انقلابی نیز عاقبت این قتل را محکوم کرد. اینان با مراجعه به آرای مارکس که گویا در زیر زیرنویس کتابی در موزه های آلمان یافتند که كُشتنِ انسان محكوم است و به همين خاطر لغو حكم اعدام از مطالبات فوري شان محسوب ميشود، انشعاب هم کردند! اکثریت نیز اعلامیه داد که رزا- ال تنها قربانی تصفیه های خونین مجازی نبود و در همان گوشه کنارها اجساد ذخیره نشده باقی افراد منتقد، فراری و خائن که از تشکیلات و به اصطلاح اطلاعات "پاک " نشده، یافت خواهد شد. تراز" یکی از زنان رفیق هم در مقاله ای جانسوز در اخبار روز از اعتراض شاخه گفتگوهای زندان به این قتل خونین میپردازد.
اقلیتی ها از تناقضات اکثریتی ها مینویسند و اینکه رهبران اکثریت نه در مسیر لبنان و فلسطین، بلکه همگی در اتاق اینترنتی با پی ام برای حکم اعدام رای گیری میکردند و حتی هادی رای نیاورد و با تقلب نگهدار انتخاب شد! اکثریت مینالد که اگرچه زنان چریک 30 درصد از چریکها بودند، اما چون زنان به همجنسانشان رای ندادند مرکزیت بطور یکدست از مردان انتخاب شدند. از آنجایی که رفقا همگی در اینگونه تصفیه ها دست داشتند، هر کس برای این حذف دلیلی تراشید، یکی هادی را خشن و نظامی نامید. دیگری ممنوعیت رابطه عاطفی بخشا جنسی در اتاقهای تیمی/ مجازی، اغلب روفقای زن زندانی توهین به رفیق اکبر، اصغر و یا همان "رهبر" را دلیل تیر باران رزا اعلام کردند.
بهرام در حال شمارش پولهای باد آورده تشکیلاتی اعلام کرد، کدام تصفیه فیزیکی؟ به رفقا توصیه میکنم تا دیر نشده سکه بخرند!
چند نفر اعلام آلزهایمر کرده ، برخی گواهی پزشک قانونی فوت در درگیری مسلحانه ارائه دادند، عده ای اعلام کردند تصمیم گیری مردانه بوده، برخی اما از نقش فعال چریکهای زن در فعالیتها، لو دادن ها را نوشتند. مردان فمنیستشان احساس نارضایتی داشتند، چرا هیچ زنی در تصمیم گیری و اجرای حکم دخالتی نداشت؟ زنان البته بیانیه دادند که ما زن بودیم که حکم را اجرا کردیم، اگرچه ظاهرمان را مرد کردیم و تست ژنتیکی شان را رو کردند. البته در این شلوغی و مچ گیری، کور اغلو ها اسمشان را عوض کردند تا بار دیگر با نامی دیگر به سرگرمی روزمره حذف و اعدام انقلابی، تحت لوای توهین به اعتقادات، توهین به ناموس روفقای زن شکنجه دیده و زندانی، توهین به خلق، طبقه، فدایی و توهین به رفقا... جایی دیگر به اعدامهای مخفی ادامه دهند و اینگونه نامشان را مانند هادی ها در وبسایت شهدای فدایی خلق جاودانه کنند.
البته گاهی، لحظاتی کوتاه سیستم ارور میدهد و هکتیویستهایی جلوی نام این "چپ انقلابی و مجازی" نوشتند: قاتل. تروریست، و دشمن انسان و بیانش...
پ. ن. برای نوشتن متن از مجله آرش شماره های ۷۹، ۹۷، ۹۹-۹۸ و ۱۰۲ و همچنین کتاب جمع بندی سه ساله نوشته رفیق کبیر حمید اشرف و کتاب چریکهای فدایی خلق از نخستین کنش ها تا بهمن ۱۳۵۷ نوشته محمود نادری استفاده شده است.
تا به امروز اطلاعات بیشتر موجود نیست که در محل" اعدام" چه کسانی دیگر بودند و کلا چند نفر را حذف کردند/میکنند ولی قطعا تصفیه سیاسی/ نظری نیست، بلکه جنون قتل.
توضیح چگونگی "واقعه"، و ترور "درون تشکیلاتی، خبر هولناک، کتاب نادری و ..
برای خواندن روی ادامه مطلب کلیک کنیم.
یادمان باشد: آیین نامه ی لباس و پوشش و آیین نامه ی رفتار و اخلاق در سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
تصویب سال 54 از کتاب نادری، که گویا زیرپا گذاشتنش کماکان قربانی میگیرد.
«دختران باید در خانه، لباس تیره و گشاد و شلوار بپوشند. پوشیدن لباس رنگ روشن و آستین کوتاه ممنوع است. دختران در خانهها نباید آرایش کنند؛ مگر در مواقعی که میخواهند از خانه بیرون بروند و بعد از مراجعت به خانه باید قبل از مواجهه با پسران آن را پاک کنند. محل نگهداری لباس دختران و پسران باید کاملن از یکدیگر جدا باشد. لباسهای زیر هیچکدام پس از شستن نباید در انظار قرار گیرد... پسران هیچگاه نباید حتا هنگام ورزش در منزل با زیرپیراهن باشند. دختران و پسران باید همیشه در خانه جوراب به پا داشته باشند... دختران و پسران در خانه نباید با یکدیگر شوخی کنند و یا زیاد بخندند. دختران میبایست در تمام لحظات با جدیت رفتار کنند و در برخورد با پسران نباید شل و ول باشند. پسران حتا هنگام ورزش نمیبایست به دختران مشت بزنند.» (۱۴)
منبع : چریکهای فدایی خلق. از نخستین کنشها تا بهمن ۱۳۵۷. جلد اول. موسسه ی مطالعات و پژوهشهای سیاسی. چاپ اول. تهران. ۱۳۸۷.- صفحه ی ۶۱۱- کپی آیین نامه از این مقاله اینجا. چون با خواندن خود کتاب جان تان سخت به خطر میافتد اینجا
کوراغلی ای-میل: savalan67@hotmail.com
22:21 2 اسفند 1390
با درود و خسته نباشید به مسئولین سایت وزین روشنگری ضمن تشکر از انتشار اطلاعیه اتاق افق چپ انقلابی، لازم دیدم به فردی که با نام "روزا" به انتقاد از مسئول اتاق افق چپ انقلابی پرداخته است پاسخی هر چند کوتاه داده باشم تا ذهنیت نامیرده را بیش از پیش به علل ممانعت از ورود وی به اتاق را روشن نمایم. خانم " روزا" ! دلیل اصلی ممانعت از ورود شما به اتاق مذکور چیزی نیست جزء نوشته ها و برخورد شما در دو مورد مشخص.. 1) قدردانی و تمجید شما از مامور وزارت اطلاعات رژیم بنام "نادری" ! بظاهر نویسنده دو جلد کتاب (چریک های فدائی خلق از نخستین کنش ها تا بهمن 57 و انقلاب اسلامی و بحران در گفتمان). که گویا با این تحریفات تاریخی ذهن شما را نسبت به چریک ها منور نموده اند. 2) برخورد غیر اخلاقی و غیر انسانی شما به یکی از رفقای زن که زندانی سیاسی رژیم ددمنش اسلامی در دهه خونین شصت بوده و توسط جانیان رژیم در سیاه چالهای مخوف حکومت جهل اسلامی بمانند هزاران زندانی بی دفاع مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته است، می باشد. بدون تردید در رابطه با هر دو مورد مطلب زیاد است که در این پیام کوتاه نمی گنجد.
مسئول اتاق افق چپ انقلابی / کوراغلی
Rosa: چند روزی است که آگهی اتاق اینترنتی به اسم "چپ انقلابی" بروی سایت وزین روشنگری قرار دارد.
دفعه قبل خواستم دیروقت به اتاق مجازیشان وارد شوم، دیدم حذف هستم. اتاق عمومی بود و اکنون نیز در جلسه آینده آقای دکتر يونس پارسابناب دعوت شدند. گویا گرداننده اتاق "کوراوغلی" که اخراجی سازمان فداییان کمونیست است ( خودش البته در مجازی اعلام انشعاب کرد اما بدون ارائه دلایل سیاسی اختلافش). کوراوغلو در زیر کامنت من و اعتراض به حذفم، سعی در "تفهیم اتهام" کرده و بعد از اجرای گروهی اعدام مجازی یک ماهه بعدش ، شتابزده دلیل حذف را ارائه میدهد.
احتمالا اگر اینگونه افراد در دنیای واقعی قدرتی داشتند، حتی خود را مجبور نمی دیدند، همین دو جمله را هم تفهیم اتهام کنند و به خاطر گل روی "روشنگری" بلاخره جریان دادگاه غیبی من با شرکت همه "روفقای فدایی مجازی" و حکم اعدام صحرایی و عاجل برملا شد.
البته که این افتخاری والا است، از طرف گروهی که افرادش دست کمی از خواجگان قلعه الموت ندارند، بعنوان کسی که کماکان در جستجوی حقیقت است و ختنه فکری/تشکیلاتی نشده، لجنی را هم بزنم، که شاید بویش مشام نسل بعد از انقلاب را هوشیار کند.
اتهام من تشکر از نادری و کتابش است که در لینک های زیر در بلاگم منتشر شد.
http://archiverosa.blogspot.com/2011/12/no-pasaran.html
http://archiverosa.blogspot.com/2011/11/blog-post_01.html
http://archiverosa.blogspot.com/2011/10/blog-post_04.html
از طرفی اتهام دیگر من توسط دادستان، قاضی و جلاد "توهین" به زنی است که گویا یکی از رفقای زن اینان است که نوشته: او زندانی سیاسی رژیم ددمنش اسلامی در دهه خونین شصت بوده و توسط جانیان رژیم در سیاه چالهای مخوف حکومت جهل اسلامی بمانند هزاران زندانی بی دفاع مورد تجاوز وحشیانه قرار گرفته است.
اینکه این زن مجازی که احتمالا همان ادمین گفتگو های زندان "تراز" باشد. اگرچه ایشان از شکنجه شدگی در میان خانواده فداییان مشهورجهان باید باشند، ولی در تعجبم که کسی حاضر به اعلام نامش، حتی نام مجازیش نیز نه در کامنت و نه در فایل صوتی - فایل صوتی میباشد،
احتمالا باید نقش جنازه را در سناریوی دادخواهی خون شهدا بازی کند! حکم اعدام در نوشتار بالای کوراغلو. احکام دادگاههای زنجیره ای دیگر اینجا
منظور رفیق کبیر کوراوغ لو احتمالا رفیق زنتشان "تراز" ادمین اتاق ایران پویش، گفتگو های زندان، و اتحاد سوسیالیستها، اتاق مرحوم بهزاد کاظمی است، این رفیق زن نه علنی است، نه کتاب خاطراتی دارد و نه وبلاگی ونه حتی یک صفحه نوشتاری جایی منتشر کرد... البته هر جا هم من در اتاقهای مجازی اش اعتراض کردم، به شرکت افراد شناخته شده اکثریتی در سمینارشان در یوته بوری/ سوئد، ایشان ابتدا تاتر معروف "قربانی شکنجه و تجاوز" را در اتاق اینترنتی اش اجرا کرده و بعدش با 1 کلیک فوری من را از اتاقهای اینترنتی ای که مبصرش بود حذف کرد. اینکه این رفقای زن مجازی و واقعی شما در "گذشته" چه مبارزاتی داشتند، را کسی نمیداند. و موضوع بحث من و این وبلاگ نیز نبوده است. چیزی که در خارج از کشور اینان با نامهای مجازی شان عملا در دنیای واقعی انجام میدهند، همکاری با اکثریتی هایی مانند رضا طالبی و نشستن پای بساط آراز فنی و کلا "آن کار دیگر" است.
حال بدلیل افشاگری از عملکرد کنونی شان و در رابطه با اعمال خارج از کشوریشان در این وبلاگ و طرح اینکه "نمیتوان هم از توبره "چپ رادیکال و انقلابی" خورد و هم گوش پای سخنرانی" چپی" گذاشت که به ادعای خود اینها، گویا این منشعبین اکثریتی و فدایی بودند که گروه گروه چپ رادیکال برانداز را با لو دادن به لاجوردی ها روانه زندانهای رژیم اسلامی کردند.
بدلیل این افشاگری ها که "گفتگوهای زندانی به محل قند شکستن با زندانبان تبدیل شد"، من از همگی اتاقهای به اصطلاح "چپ انقلابی" آنها حذف شدم! راستش اگر این اکثریتی ها بودند که شما را لو داده اند، پس چرا اولین سخنرانان سمینار زندانیان سیاسی شما در یوته بوری اکثریتی بودند؟
اگر فداییان اکثریت "دیه" زندانتان و بقولی "غرامت" لو دادنتان را با پولهای مالیات دهندگان هلندی و سوئدی پرداختند، و آشتی بزرگ در خانواده فداییان صورت گرفته اعلام کنید. و یا اینکه فقط از قصاص اکثریتی های دارای پول، مقام و امکانات انصراف دادید؟ و اکنون دمخور همدیگرید؟
من و خیلی ها مواضع جدیدتان را در اعمالتان حدس میزنیم، مانند پروژه شهرزاد نیوز، همکاری با پروژه هلندی "شادی صدر" و...
شما در مجازی با شعار "نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم" همه را به جرم "دفاع از رژیم" و از موضع " اولترا چپ" حذف، اعدام و زبان میبندید. اما عکسهای دستجمعی تان در یوته بوری و ماچ و بوسه عرفات ی از صورت اکثریتی ها، مریدان رضا ارجمندی و حامیان سبز "امام راحل ی" با مونتاژ فیلم تان روی فیلم دادخواهی مادر ریاحی با وجود سابقه کارمندی در آدینه (بهنود/ سرکوهی) و استفاده از نام "چپ انقلابی" در تناقض است . و فوکوس من روی این تناقضات در عملتان، شما را به برپایی دادگاههای صحرایی تان مجاب کرد. هزینه این افشاگری البته حذف من باید باشد، قیمت ناچیزی در قبال افشای کارمندان سابق و همکاران کنونی سیستم، در لباس میش زندانی سیاسی سر موضعی!
مسئله تراژیک را با تکرارش تنها در کمدی میتوان نمایش داد:
انا خلق و انا علیه راجعون :- )
برای اطلاع بیشتراز قتل ناجوانزنانه اینجانب با کلیک روی اینجا میتوانید از کامنتکاری های قاتل و مقتول پس از مرگ مطلع شویم.
خطوط زیر اما در آرامگاه مجازی شورشیان پالتاک علیه این قتل سیاسی، کمی ناموسی و بشدت عاطفی حک شد!
باشد که خون من ریشه این جریان بظاهر انقلابی را در تمام زمانها و مکانهایی که انسان روزی قدم میگذارد بخشکاند. آمین!
برای خواندن کل مطلب روی ادامه مطلب کلیک کنیم.
اعدام انقلابی "رزا- ال" توسط هادي و مجيد و منصور "کمیته مخفی مجازی و تصفیه سیاسی" توسط چریکهای متحد فداییان خلق ایران صورت گرفته و تمامی گرایشات انشعابی دراتاق تیمی پالتاکی غیابی او را به اعدام محکوم می کنند، رزا- ال با اعتماد راسخ به رفیق اسکندر و هادی و با کینه به دشمن خلق مانند همیشه با سیانور زیر لبش بر سر قرار چت، باغی در حوالی گفتمان سیاسی و اجتماعی حاضر شد و متعجب به حضور اخراجی تشکیلات "کوراوغلو" اعتراض میکند. هادی و اسکندر به رزا اطمینان دادند که رفیق دوباره عضوگیری شده و تاسیسات ی (پوششی) در پالتاک به اسم " اتاق "انقلابیون چپ" که در واقع " ستاد "چریک ها ست" درست کرده و روفقای سیاهکل از این سر پل دیجیتالی پیام ها بهم می دهند و هادی با تیم ها قرار و مدار می گذاشت و با شاخه خارج کشور سازمان و نهادهای حامی هلندی و دیگران بطور مرتب قرارهای اسکایپ داشت.
حکم تصفیه مجازی رزا-ال با اعلام طبقه "خورده بورژوا" و مفسد فی الرض به فارنگلیسی توسط "اکبر" مهر و امضا شد. اما اسم رهبر"محمدی"، "اصفهانی"، "هوشنگ"، "عباس"، و "کریم" بود و تناقض دیگر اینکه رهبر با بیسوادی خرده بورژوازی را خورده بورژوازی نوشته!
خوشبختانه با ویسپری از آلمان مشخص شد که اکبر همان "محمدی"، "اصفهانی"، "هوشنگ"، "عباس"، و "کریم" است که تازه فارنگلیسی بلد شده و هم اینکه به اجبار 4 انگشتی تایپ کرده و انگشت دیگرش روی ماشه ماوس آماده شلیک بوده.
با این توضیحات از کشور دوست و رفیق آلمان شرقی و تضمین اینکه "اکبر" همان اسم رمز رهبر است و "اصغر" نیست، حکم تصفیه فیزیکی برای اجرا به اتاق اینترنتی اجرای احکام همان روم" زندانیان سیاسی ایران پویش" رفت. و بعد از سپری شدن مراحل قانونی، نظامی و چریکی اجرا شد.
بلاخره در لحظات آخر اتمام قرار اینترنتی با رگبار کلیک همزمان رفقا رزا بر زمین افتاده و بدون ذخیره و سیو "شر دیجیتالی اش" برای تمام زمانها و مکانهای مجازی کنده شده و رفقای گفتگو های زندان با امید به آزادی " به همت توده ها" یک هفته تمام سالروز سیاهکل را در پالتاک خلق قهرمان و چریک پرور ایرانیان جشن میگیرند. متاسفانه این تصفیه سیاسی، عاطفی و ناموسی از طرف خلق های فارسی زبان محکوم شد. با فشار توده ها گرایش سوسیالیزم انقلابی نیز عاقبت این قتل را محکوم کرد. اینان با مراجعه به آرای مارکس که گویا در زیر زیرنویس کتابی در موزه های آلمان یافتند که كُشتنِ انسان محكوم است و به همين خاطر لغو حكم اعدام از مطالبات فوري شان محسوب ميشود، انشعاب هم کردند! اکثریت نیز اعلامیه داد که رزا- ال تنها قربانی تصفیه های خونین مجازی نبود و در همان گوشه کنارها اجساد ذخیره نشده باقی افراد منتقد، فراری و خائن که از تشکیلات و به اصطلاح اطلاعات "پاک " نشده، یافت خواهد شد. تراز" یکی از زنان رفیق هم در مقاله ای جانسوز در اخبار روز از اعتراض شاخه گفتگوهای زندان به این قتل خونین میپردازد.
اقلیتی ها از تناقضات اکثریتی ها مینویسند و اینکه رهبران اکثریت نه در مسیر لبنان و فلسطین، بلکه همگی در اتاق اینترنتی با پی ام برای حکم اعدام رای گیری میکردند و حتی هادی رای نیاورد و با تقلب نگهدار انتخاب شد! اکثریت مینالد که اگرچه زنان چریک 30 درصد از چریکها بودند، اما چون زنان به همجنسانشان رای ندادند مرکزیت بطور یکدست از مردان انتخاب شدند. از آنجایی که رفقا همگی در اینگونه تصفیه ها دست داشتند، هر کس برای این حذف دلیلی تراشید، یکی هادی را خشن و نظامی نامید. دیگری ممنوعیت رابطه عاطفی بخشا جنسی در اتاقهای تیمی/ مجازی، اغلب روفقای زن زندانی توهین به رفیق اکبر، اصغر و یا همان "رهبر" را دلیل تیر باران رزا اعلام کردند.
بهرام در حال شمارش پولهای باد آورده تشکیلاتی اعلام کرد، کدام تصفیه فیزیکی؟ به رفقا توصیه میکنم تا دیر نشده سکه بخرند!
چند نفر اعلام آلزهایمر کرده ، برخی گواهی پزشک قانونی فوت در درگیری مسلحانه ارائه دادند، عده ای اعلام کردند تصمیم گیری مردانه بوده، برخی اما از نقش فعال چریکهای زن در فعالیتها، لو دادن ها را نوشتند. مردان فمنیستشان احساس نارضایتی داشتند، چرا هیچ زنی در تصمیم گیری و اجرای حکم دخالتی نداشت؟ زنان البته بیانیه دادند که ما زن بودیم که حکم را اجرا کردیم، اگرچه ظاهرمان را مرد کردیم و تست ژنتیکی شان را رو کردند. البته در این شلوغی و مچ گیری، کور اغلو ها اسمشان را عوض کردند تا بار دیگر با نامی دیگر به سرگرمی روزمره حذف و اعدام انقلابی، تحت لوای توهین به اعتقادات، توهین به ناموس روفقای زن شکنجه دیده و زندانی، توهین به خلق، طبقه، فدایی و توهین به رفقا... جایی دیگر به اعدامهای مخفی ادامه دهند و اینگونه نامشان را مانند هادی ها در وبسایت شهدای فدایی خلق جاودانه کنند.
البته گاهی، لحظاتی کوتاه سیستم ارور میدهد و هکتیویستهایی جلوی نام این "چپ انقلابی و مجازی" نوشتند: قاتل. تروریست، و دشمن انسان و بیانش...
پ. ن. برای نوشتن متن از مجله آرش شماره های ۷۹، ۹۷، ۹۹-۹۸ و ۱۰۲ و همچنین کتاب جمع بندی سه ساله نوشته رفیق کبیر حمید اشرف و کتاب چریکهای فدایی خلق از نخستین کنش ها تا بهمن ۱۳۵۷ نوشته محمود نادری استفاده شده است.
تا به امروز اطلاعات بیشتر موجود نیست که در محل" اعدام" چه کسانی دیگر بودند و کلا چند نفر را حذف کردند/میکنند ولی قطعا تصفیه سیاسی/ نظری نیست، بلکه جنون قتل.
۴ نظر:
salam rosa jan xaste nebashiman vageamn motesef hestam ensan haye ke zeban nedaran va ya feramosh mikonan ke darand ba dast o pa sohbat mikonan ve ya be soxan dige dialok ra esasan gebul nedarand. in veziyet emroz chab e mast ,piruz por tevan bashi rosa jan mesoud
سلام مسعود جان
من هم متاسفم و هم اینکه این رفقای فدایی پس از سالها خارج نشینی همچنان از متد های رژیم اسلامی استفاده میکنند.
مثل فتوای علیه سلمان رشدی شد.
قدرتشان را دست کم نگیریم که اینها نه تنها من را گروهی حذف کردند، بلکه از تمام امکانات سیستم سرمایه داری برای بستن وبلاگم، شانتاژ و ترور شخصیت علیه من و اینکه بی بند و بار بدون قبول خانواده و آزادانه کودکی دارم بدون شوهرو...آنها از تمام کانالها بنا شده بروی فرهنگ ارتجاعی و ناموسی و استفاده از تفکر مذهبی در صدد ترور شخصیتی نیز میباشتد...
فداییان پس از 30 سال خارج نشینی نیاموختند که افکار سنتی و ارتجاعی شان را بازبینی کنند.
شک نکنیم که پایه مخوف دیکتاتوری شان را به نام نامی طبقه کارگر بنا کنند و اولین قربانی شان آزادی بیان و قلع و قمع کارگران خواهد بود.
اما نسل جدید با افکار آزادمنش همواره علیه حذف و طرفدار دیالوگ است.
اگرچه زنان و مردان مرتجع یواشکی و در مجازی فتوای بستن دهان را اجرا میکنند، اما افکار عمومی در زندگی واقعی، انسانهایی مانند شما که بیشتر از هر انسانی شلاق شاه و شیخ را تجربه کردید، وجودتان و حمایتتان نوید برقراری جامعه ای دمکراتیک در فردا را میدهد.
Rosa jan salam , az inke moddathast sedat ro nashenideam deltangam choon harfat az del miyad va be dele ma mishine ,az yadam narafte avval begam ke age vaght kardi biya Paltalk kami gap bezanim merci .....Rosa jan az onjayi ke man neveshteye shoma dar rabete ba in okhtapoosane Marxisti dar harf ra khandam ziyad ham taajob nakardam choon ghabl az shoma chandin bar man ra dar donyaye majazi edam kardeh boodand , dar hale hazer ke be shoma minevisam az roome Khahar Parvaaz in shir zane mortajee enghelabi ke dastavize id be name Bijan N ba id makhfi dar roomesh shodeh bood mano edame enghelabi(bounce) kard an KorOglu16 hamshahri ghayoore ma lol ham ke dar bareash neveshti ishna ra az salha pish mishenasam ke az an tir khelas zanhaye tashkilateshan ast dorost mesle sarkardeh pasdaran ke ba koochektarin enteghadi 7tir ra keshideh va adami ra naghsh bar zamin mikonad , salha pish bahsi dar morede masale Fedarli dar iran dar hamin paltalk ra dashtim ke ishan sazman va tashkilatesh ra bar azadi va Federalism arjah danest az an be baad ishan ra behtar shenakhte va fahmidam ke ishan ham mesle baghiye goosefandane chapollahi dar radeh hamanha hastand ke dar zendane zehne HEZB mahboos shodeand,Rosa jan dooste khoob va agah inha az azadiye BAYAN mitarsand inha az daramadane khorshid az poshte abr mitarsand , inha az in mitarsand ke dar ayandeh natavanand sisteme kazaee SHORAVIe sarmayedari dolati ra dar iran bargharar konand inha mitarsand ke natavanand dar ayandeh nokare POTIN bashand , Marx baraye inha Emam hast roo harfe Emam ke yek moghalled namitoone harfi bezane , Marx va Lenin va Stalin hojjat ra bar inha tamam kardeh va joz afkare fosili anha chizi namidanand va namikhahad ham bedandnd ,Robathayi hastand mesle meymoon ke az digari (RAHBAR) taghlid mikonand va az khood eradeh va andisheyi nadarand dorost mesle moghalledi ke az Jannati taghlid mikone , tavahhomi ke in goosefandane siyasi ra bar an va midarad ke dar donyaye Majazi dar roomi koochike chand nafari shakhsi ra be khatere ebzare eteghadesh Edam konand haman tavahhome GHODRAT ast ke dar khiyaleshan miparvaranand , ghafel az an ke gharne 21 gharne agahi va Anarchism ast , Rosa jan be khatere yek mosht sarbaze piyade Estalin inghadr energy nagzar dar bloget ke inha fekr konan vaghean adadi hastand , shoma chand satri benevisid mardom mifahmand ke ba che daryozeghane chapollahi taraf hastand , be roshangari edame bedeh ke ayandeh na dar daste yek mosht basijie Chapollahi balke dar daste mardom khahad bood . merci az roshangari va be omide salmati va piroozi. Bab3k
salam Bab3K jan
shad shodam aziz
mixahie be email tamas begir begoo key online mieshie kamie chat koniem
kisses
Rosaroshan2012@gmail.com
ارسال یک نظر